چکیده:
تحقیق پیرامون چگونگی و چرایی گسترش نسبتا سریع دیانت اسلام در ایران در
قرون اولیه هجری از جمله مباحثی است که هنوز مورد توجه و عنایت پژوهشگران
عرصه تاریخ است. آگاهی از چند و چون اوضاع سیاسی، مذهبی ایران در آستانه
ورود اعراب مسلمان ما را در فهم علل و عوامل ترک آئین قدیم و گروش به سوی
اسلام از سوی ایرانیان رهنمون میسازد. مدعای مقاله حاضر این است که حاکمیت
ساسانی در آخرین ایام خود گرفتار بحران در ساختارهای سیاسی، مذهبی شده بود و
این امر بیش از هر چیز در سقوط ایشان دخیل بود.
خلاصه ماشینی:
"اگر عصر انوشیروان را نقطه اوج قدرت ساسانیان به شمار آوریم، باید گفت، شمارش معکوس سقوط آنان نیز از همین نقطه آغاز شد؛ دورهای که در پاسخ به بحرانهای به وجود آمده در آن اصلاحات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی صورت گرفت، لیکن این اصلاحات در نهایت موفق به فرو نشاندن این بحرانها نگردید و به عبارت بهتر، اصلاحاتی بود که در جهت تأمین منافع و مطامع بخشهای فرودست جامعه نبود، و حتی بیش از گذشته بحران را در تمام جوانب بخصوص در مسائل سیاسی و اجتماعی عمیق نمود و زمینههای شکست ساسانیان و پیروزی اعراب مسلمان را فراهم کرد.
(16) همچنین مقارن با تأسیس سلسله ساسانی موانعی چون ترکیب نامتجانس جغرافیای مذهبی در ایران موجب بروز مشکلاتی برای مؤسسان این سلسله شد؛ زیرا تنوع مذاهب و آموزههای دینی از ویژگیهای بارز جامعه ایرانی اواخر عهد اشکانی و اوایل عهد ساسانی بود؛ لذا با وجود این تنوع که در هر قسمت از قلمرو ایران مشاهده میشد، سلاطین ساسانی نتوانستند یکباره به اندیشه ایجاد مذهب دولتی جامه عمل بپوشانند در حقیقت برای اعمال چنین سیاستی، ترویج آتشکدهها، گردآوری و تدوین اوستا و سازماندهی و تقویت روحانیت به عنوان یک طبقه قدرتمند اجتماعی در دستور کار قرار گرفت و اعزام موبدان به عنوان نمایندگان مذهبی، در کنار نمایندگان سیاسی یا مرزبانان به هر یک از استانها، در جهت گسترش هرچه بیشتر تمرکز سیاسی ـ دینی آغاز شد که سرانجام نیازهای متقابل دین و دولت، موجبات نزدیکی این دو را به یکدیگر فراهم ساخت.
در عهد خسرو اول و دوم اسرای یعقوبی در خراسان و سیستان، همچنین گیلان و طبرستان اسکان داده شدند و در واپسین روزهای حکومت ساسانیان، اسقفنشینهای یعقوبی در هرات، سیستان و آذربایجان نیز تأسیس شده بودند(32) و شمار مسیحیان در این زمان در استانهای بینالنهرین، ارمنستان و گرجستان که فرمانبردار ایرانیان بودند بیشتر بود(33) و مسیحیت در ایران چنان ریشه دوانده بود که برخی برآنند که اگر اسلام نرسیده بود، مسیحیت جایگزین آیین زرتشت میشد."