چکیده:
هرچند در بینش سیاسی اسلام حاکمیت اصلی از آن خداست، اما اعتقاد به برتری حاکمیت الهی و احکام شرعی به هیچ روی به معنای تحدید و یا نقصان نقش و تاثیر مردم در ارتقای کارکرد دولت اسلامی، در مقام مدیریت کلان اجتماعی سیاسی نیست، زیرا برخلاف باور برخی نحله های فکری در حوزه سیاست اسلامی، که با طرح وامداری مستقیم قدرت خلیفه و دولت اسلامی از ذات خداوندی، در عمل نقشی برای مردم در همراهی و کارآمدسازی نهاد قدرت در انجام وظایف و انتظارات ناشی از آن در عرصه عمومی قائل نیستند، سیره پیامبر گرامی اسلام در بنای حکومت، به منزله اهرم اجرایی قدرت، خلاف این باور را ثابت می کند. در پی مخالفت اهل مکه با رسالت نبوی و هجرت اجباری به مدینه، حضرت با یاری و همراهی اهالی آن شهر بود که توانست شالوده حکومتی بر پایه عدالت اجتماعی را بیفکند. بی شک، متناسب با چنین شیوه ای است که پیامبر بزرگوار اسلام تداوم رسالت و تکمیل دیانت خود را در فرایند تعیین جانشین خویش در غدیر خم دنبال می کند و به رغم برخورداری از حق و قابلیت والای انتصاب مستقیم علی بن ابی طالب، با تبیین محورهای شایستگی چنین عنصری در مقام هدایت امور مسلمین، بر آن است تا با درونی سازی پذیرش وی از سوی مخاطبین، بر ضرورت احراز ویژگی کارآمدی دولت اسلامی از رهگذر همکاری و مساعدت همگانی آحاد جامعه تاکید کند.
خلاصه ماشینی:
"پژوهشنامۀ علوی،پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی سال دوم،شمارۀ اول،بهار و تابستان 1390،صص 133-151 غدیر خم:ابتکار نبوی در نفی قدرت استیلایی مجتبی عطارزاده* چکیده هرچند در بینش سیاسی اسلام حاکمیت اصلی از آن خداست،اما اعتقاد به برتری حاکمیت الهی و احکام شرعی به هیچ روی به معنای تحدید و یا نقصان نقش و تأثیر مردم در ارتقای کارکرد دولت اسلامی،در مقام مدیریت کلان اجتماعی سیاسی نیست،زیرا برخلاف باور برخی نحلههای فکری در حوزۀ سیاست اسلامی،که با طرح وامداری مستقیم قدرت خلیفه و دولت اسلامی از ذات خداوندی،در عمل نقشی برای مردم در همراهی و کارآمدسازی نهاد قدرت در انجام وظایف و انتظارات ناشی از آن در عرصۀ عمومی قائل نیستند،سیرۀ پیامبر گرامی اسلام در بنای حکومت،به منزلۀ اهرم اجرایی قدرت،خلاف این باور را ثابت میکند.
توجه به نقش تأثیرگذار این عامل بر تداوم و تحکیم پایههای قدرت است که پیامبر گرامی اسلام را وامیدارد تا با هدایت عموم پیروان خود به سوی عنصری چون علی بن ابیطالب که با محور قرار دادن آموزههای عدالتطلبانۀ قرآن،قصد دارد مقولۀ اطاعت اتباع را درونی و نه بر پایۀ اجبار استوار سازد،بقا و قدرت دولت اسلامی را تضمین کند.
هرچند آن بزرگوار از مشروعیت الهی بهرهمند بود،اما با توجه به ضرورت همراهی آحاد مردم با نهاد حکومت به منظور کارآمدسازی تصمیمات و اقدامات آن،بر آن شد تا در جریان غدیر خم با تبیین لزوم وجود محوریتی برای هدایت و هماهنگی نیروهای پراکندۀ اجتماعی، پیروان خویش را به پذیرش درونی عنصری برتر همچون علی بن ابی طالب متقاعد سازد و از این رهگذر،با تداوم راهی که خود آغازگر آن بود،زمینۀ تحقق وعدۀ تکوین«امت وسط»را فراهم اورد و بدینسان با اقدام به تکلیف الهی خود،روند رسالت را کامل کرد."