چکیده:
خداوند قرآن را برای هدایت بشر فرو فرستاده است. یکی از راههای برخورداری از هدایت قرآن، ترجمه روان، بدون ابهام و زودیاب آن است. نقد ترجمههای قرآن یکی از راهبردهای رسیدن به ترجمههایی با ویژگیهای پیشگفته است. در این مقاله به بررسی ترجمه فعلهای «کاد/ یکاد»، «لایکاد» و «لم یکد» در ترجمه آقایان مجتبوی، مکارم، فولادوند، خرمشاهی، گرمارودی، صفوی، محمدعلی رضایی اصفهانی، استادولی، و کریم زمانی پرداختهایم. این مترجمان در ترجمه «کاد» معادل «نزدیک بود» و در ترجمه «یکاد» معادل «نزدیک است» را به کار بردهاند. آقای فولادوند و کریم زمانی در ترجمه این دو فعل علاوه بر معادل بیان شده، از معادل «چیزی نمانده بود» برای «کاد» و «چیزی نمانده است» برای «یکاد» نیز استفاده کردهاند. آقای صفوی تنها مترجمی است که دچار آسیب گرتهبرداری معنایی در ترجمه فعل «کادوا» در آیه 19 سوره جن و «لایکاد» در آیه 17 سوره ابراهیم شده است. برخی از مترجمان یادشده در ترجمه «لایکاد» و «لم یکد» معادل «نزدیک نیست» یا «نزدیک است» را به کار بردهاند که نادرست است. در ترجمه این دو فعل باید از معادل «نمیتواند» استفاده کرد.
خلاصه ماشینی:
"برای نمونه به ترجمه فعل «کاد» در ترجمههای یادشده، اشاره میکنیم: ـ «إن کاد لیضلنا عن آلهتنا لولا أن صبرنا علیها»(فرقان: 42)؛ نزدیک بود که ما را از خدایانمان بگرداند و گمراه کند اگر بر آنها شکیبایی و پایداری نمیورزیدیم (مجتبوی)؛ ـ «لقد تاب الله علی النبی والمهاجرین والأنصار الذین اتبعوه فی ساعة العسرة من بعد ما کاد یزیغ قلوب فریق منهم» (توبه: 117)؛ خداوند رحمت خود را شامل حال پیامبر و مهاجران و انصار، که در زمان عسرت و شدت [در جنگ تبوک] از او پیروی کردند، نمود بعد از آنکه نزدیک بود دلهای گروهی از آنها، از حق منحرف شود [و از میدان جنگ بازگردند] (مکارم)؛ ـ «ولولا أن ثبتناک لقد کدت ترکن إلیهم شیئا قلیلا»(اسراء: 74)؛ و اگر تو را استوار نمیداشتیم، قطعا نزدیک بود کمی به سوی آنان متمایل شوی (فولادوند)؛ ـ «وأصبح فؤاد أم موسی فارغا إن کادت لتبدی به لولا أن ربطنا علی قلبها لتکون من المؤمنین» (قصص: 10)؛ و دل مادر موسی را به کلی [از امید و شکیب] خالی شد، چنانکه اگر دلش را گرم نمیکردیم که از باوردارندگان باشد، نزدیک بود راز او را آشکار کند (خرمشاهی)؛ ـ «وإن کادوا لیستفزونک من الأرض» (اسراء: 76)؛ و به راستی نزدیک بود که تو را از این سرزمین بلغزانند (گرمارودی)؛ ـ «قال تالله إن کدت لتردین» (صافات: 56)؛ به او میگوید: به خدا سوگند، نزدیک بود مرا به دوزخ افکنی و به هلاکتم اندازی (صفوی)؛ ـ «وأنه لما قام عبدالله یدعوه کادوا یکونون علیه لبدا» (جن: 19)؛ و اینکه هنگامی که بنده خدا [محمد ]برخاست در حالی که او را میخواند [و میپرستید ]نزدیک بود بر او ازدحام کنند (محمدعلی رضایی اصفهانی)؛ ـ «قال ابن أم إن القوم استضعفونی وکادوا یقتلوننی»(اعراف: 150)؛ وی گفت: ای پسر مادرم، این قوم، مرا ناتوان شمردند و نزدیک بود مرا بکشند (استادولی)؛ ـ «وإن کادوا لیفتنونک عن الذی أوحینا إلیک»(اسراء: 73)؛ و البته که نزدیک بود [با وسوسههای خود ]تو را از آنچه به سویت وحی کردهایم بلغزانند (کریم زمانی)."