خلاصه ماشینی:
"تهران:پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی،پاییز 1388،656 ص، شابک:3-11-5567-600-978 از آغاز قرن 19 نقش ارتباطات بهطور کلی،و تکنولوژیهای وسایل ارتباط جمعی بهطور خاص در فرآیند تغییر اجتماعی،رشد اقتصادی و تغییرات سیاسی در کشورهای کمتر صنعیت شده،به عنوان مفهوم توسعه مورد بررسی قرار گرفت.
ارتباطات به معنای فرآیندی از معناهای مشترک که در زمینههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی رخ میدهد،و توسعه به معنای فرآیندی که طی آن شرایط جامعه بهبود پیدا میکند،از سه دیدگاه رویکرد نوسازی (مبتنی بر نظریههای اقتصادی نوکلاسیک برابر با رشد اقتصادی)، رویکرد انتقادی(نشئت گرفته از تفکر مارکسیستی که توسعهطلبی و امپریالیسم فرهنگی و اقتصادی را به چالش خواندهاند)،و رویکرد رهاییبخش(که از الهیات سرچشمه گرفته و رهایی افراد و اجتماع را از ستمدیدگی بر هر چیز دیگر مقدم میداند)تعریف شده است.
تا قبل از دهه 70 پژوهشگران جهان سوم علیه سبک و روش پژوهش مربوط به ارتباطات توسعه که تحت نفوذ ایالات متحده شکل گرفته بود،اعتراض میکردند که نتیجه مطرح شدن نظریه موانع بیرونی،پذیرش نوآوری بود که ضمن تأکید بر عوامل روانشناختی،بر وجود موانع محیطی و بیرونی چون کمبود اطلاعات برای رفع فقدان دانش تخصصی و مهارتهای مرتبط با نوآوریها در بین مخاطبان بالقوه تأکید داشت.
درواقع،نویسندگان کتاب در پی دستیابی به نقش و جایگاه مناسب ارتباطات توسعه در جهان سوم هستند،نقشی که بعد از جنگ جهانی دوم به رسانهها واگذار شد و هنوز الگوی متقن و ثابتی از آن ارائه نشده،و امروزه با توجه به رشد سریع تکنولوژیها و رسانههای جدید و به خصوص رسانههای تعاملی چون شبکههای اجتماعی،شاید بتوان فصل جدیدی را به الگوهای ارتباطات توسعه در جهان سوم افزود که وب در آن نقش غیر قابل انکاری دارد،نقشی که نظریه رسانههای قدرتمند و تأثیر رسانهها را دوبار مورد توجه قرار خواهد داد."