چکیده:
در این مقاله ساخت مجهول در زبان فارسی از دیدگاهی جدید یعنی در چارچوب دستور نقش و ارجاع مورد بررسی قرار گرفته است. پس از بیان اجمالی نظرات زبان شناسان و دستورنویسان مختلف در مورد چند و چون این ساخت به معرفی کوتاهی از دستور نقش و ارجاع و مبانی نظری آن خواهیم پرداخت. در ادامه با ارائه تحلیلی بر اساس صورت بندی این نظریه در مورد فرایند نحوی مجهول نشان داده خواهد شد که در زبان فارسی دو نوع ساخت مجهول وجود دارد. ساختار نخست از اسم مفعول + شدن تشکیل می شود که در این نوشتار مجهول اصلی نامیده شده است. ساختار دوم عبارت است از به کار بردن فعل سوم شخص جمع بدون ذکر فاعل. در این مقاله با ارائه استدلال هایی نشان می دهیم که تغییر تعدی را نمی توان نوعی ساخت مجهول دانست، بلکه فرایندی اشتقاقی در حوزه ساخت واژه است. بنابراین، برخلاف برخی زبان شناسان که تغییر جفت هایی مانند منفجر کردن/ منفجر شدن و باز کردن/ باز شدن را نوعی مجهول دانسته اند، نگارنده بر این باور است که این گونه تغییر منحصر به کردن/ شدن نیست و تنها یک مورد از فرایندی کلی تر است که در جفت های دیگری نظیر گول زدن/ گول خوردن، به کار بردن/ به کار رفتن و برانداختن/ برافتادن صورت می پذیرد و در زبان شناسی به نام تغییر تعدی مشهور است. در واقع، این فرایند یک امر واژگانی است و به ساخت مجهول که یک فرایند نحوی است ارتباطی ندارد، هر چند از نظر معنایی به مجهول شباهت دارد.
خلاصه ماشینی:
"در این جستار ساختهای مجهول درزبان فارسی از دیدگاه یک نظریۀ دستوری نقشگرا به نام دستور نقش و ارجاع (rammarg ecnerefer dna elor) مورد بررسی قرار میگیرد.
در این نوشتار نشان خواهیم داد که در زبان فارسی دو نوع ساخت مجهول وجوددارد که یکی از آنها دارای ساختمان اسم مفعول+شدن است و دیگری ساختی است که دارای شناسۀ سوم شخصجمع بدون ذکر فاعل میباشد.
چنانکه ونولین(2005:1)تصریح نموده است،بنیانگذاران این دستور به دنبال پاسخ به دو پرسش اساسی زیر بودهاند: 1-اگر نظریۀ زبانی براساس تجزیه و تحلیل زبانهای غیر اروپایی مانند تاگالوک و لاکوتا استوار گردد به چه صورتدر خواهد آمد؟ 2-چگونه تعامل میان نحو،معناشناسی و کاربردشناسی در نظامهای دستوری زبانهای مختلف ظهور مییابد؟ از نظر دستور نقش و ارجاع زبان نظامی از کنش ارتباطی اجتماعی است که در آن ساختارهای دستوری به منظوربیان معنا در بافت خاص خود به کار میروند.
ون ولینو لاپولا(1997)صورتبندی جهانی تمایز میان ساخت معلوم و مجهول را به صورت زیر بیان نمودهاند: الف)تغییر مونت:در این فرایند به یک موضوع غیر از موضوع بینشان اجازه داده میشود که به عنوانمونت ظاهر شود.
تغییر تعدی تاکنون نشان دادهایم که دستور نقش و ارجاع وجود دو نوع ساخت مجهول را در زبان فارسی تأیید میکند.
در این نوشتار نشان دادیم که آنچهدبیر مقدم(1364)و به تبع ایشان افراد دیگری نظیر جباری(1382)و صحرایی و کاظمی نهاد(1385)به عنوانمجهول بدون اسم مفعول در افعال مرکب با فعل واژگانی کردن مطرح نمودهاند،یک فرایند واژگانی است که درسایر افعال مرکب و حتی ساده نیز صورت میپذیرد."