چکیده:
چکیده فروغی بسطامی از شاعران غزلسرای قرن سیزدهم هجری است وی مدتی از عمر خود را به مدح شاهزادگان قاجاری گذرانید و سپس شاعر دربار ناصرالدین شاه شد. استغراق در آثار و احوال عارفان بزرگ نظیر بایزید بسطامی، حلاج، ابوالحسن خرقانی و دیگر عارفان سبب تغییر حال او و اختیار زندگی درویشی شد. فروغی شاعر دوره¬ی بازگشت است. زبان غزلیاتش فصیح و استادانه و نزدیک به زبان سعدی و حافظ است، او مضامین عاشقانه¬ی غزل خود را از سعدی و مضامین عارفانه را از حافظ گرفته و بسیاری از غزلیات او به تقلید از سعدی و حافظ است. در این مقاله ضمن بررسی ویژگی های غزل فروغی میزان تاثیرپذیری او از شاعران قرن هفت و هشت به روش تحلیل مقایسه ای بررسی می شود.
خلاصه ماشینی:
"{Sمسخر ساخت نیر تا دل پاک فروغی را#تو پنداری که از افسون پری کرده است تسخیرشS}(همان:182) و غزل ذیل نیز به همین نکته اشاره میکند: {Sگر به تو دل دادهام هیچ ملامت مکن#عادت پیر کهن دل به جوان دادن استS}(همان:17) مضامین غزلیات فروغی معنی و مضمون در غزل دورهی بازگشت تحول چشمگیری پیدا نکرده است،شمسلنگرودی دربارهی شعر بازگشت میگوید:شعر شاعران این دوره گویای احساسات روحی وهیجانات درونی شاعر نیست زیرا که شعر زنده و سالم از زندگی روزمره تغذیاه میکند و شعری که آبشخور زندگی آن نه زندگی جاری بلکه دیوان شاعران قدیم است،شعری مرده ومربوط به همان سالهای قدیم است.
{Sسروش عشق تو یک نکته گفت در گوشم#که بار هردو جهان را فکند از دوشم#اگرچه وصل تو ممکن نمیشود لیکن#در این معامله تا ممکن است میکوشم#به خواب خوش نرود چشم من ز خوشحالی#اگر تو مست بیفتی شبی در آغوشم#مگر به دامن محشر مرا به هوش آرند#چنین که مست و خراب از پیاله دوشم#فروغی از می گلگون سخن بگوی ورنه#من آن دماغ ندارم که باوه بنیوشمS}(همان:222) عرفان نیز از دیگر مضامین غزل فروغی است رضا قلی خان هدایت در این باره میگوید:او را حالت طلب و درویشی غالب بود و غالب اوقات با آن طایفه(عرفا)معاشرت خوشداشت و به خدمت بسیاری از مشایخ و اهلن حال معاصرین رسید ولی ارادت واقعی به جنابمیرزا امین شیرازی که از سلسله چشتیه بود حاصلکرد و سالها با او به سر کرد(هدایت،1336:394)."