چکیده:
محبت مقامی الهی است. حقتعالی خود را به محبت وصف نموده و به صفت «ودود» خوانده است. این از آن روست که او ابتدا به خود محبت ورزید، آنگاه دوست داشت که خود را در غیر مشاهده کند، پس عالم را به صورت جمال خویش آفرید. به عالم نظر کرد و به آن محبت ورزید. پس خدای تعالی عالم را تنها به صورت خود آفریده است و عالم تماما زیباست و خدای سبحان هم، به زیبایی و جمال محبت میورزد. اگر عشق و محبت وجود نداشت، پروردگار ودود و مهربان هم شناخته نمیشد. «محبت» به اطلاق ذاتی خود در همة موجودات، چه علمی-غیبی و چه وجودی-شهادی، ساری است، زیرا که خداوند نخست به شئون ذاتی خود بر خود تجلی کرد و اعیان ثابته که ماهیات اشیاء اند، در مرتبة علم متعین شدند و دوم اینکه منصبغ به احکام و آثار اعیان ثابته، در عین ظاهر گشت و موجودات خارجی ظاهر شدند. یعنی هر چه ظاهر شده به محبت و عشق ظاهر شده است. با توجه به اینکه نفس رحمانی حق عالم را پدیدار ساخت، اصل و اساس این نفس از محبت است. خداوند از طریق نفس خود، عالم را پدید آورد تا شناخته شود، زیرا اگر شناخته نمیشد، اسما و صفات الاهی متجلی نمیشدند و عالم و هستی در کتم عدم باقی میماند. بنابراین، همین حب به شناخته شدن اسما و صفات حق، که از طریق نفس الاهی تحقق علمی و عینی یافت، دلیل خلقت و آفرینش عالم است.
خلاصه ماشینی:
"جنبش مزدکیه و بررسی تاریخی این جنبش هر چند عنوان مزدکیه از نام مزدک گرفته شده و با ظهور مزدک به طور جدی مطرح میشود، اما چنانکه ملالاس حکایت میکند، در زمان حکومت دیوکلسین(حک284-350م)، امپراتور روم، مردی از پیروان مانی به نام بوندوس(بوندس) در روم ظهور کرد که عقایدی مخالف کیش رسمی مانی اظهار میکرد، مثلا میگفت: یزدان جنگی با اهریمن کرده و او را درهم شکست، و از این روست که باید فاتحان را محترم شمرد.
کلیما ضمن اینکه قسمت نخست این نظریه ـ یعنی یکی بودن مزدکیان و درستدینان - را میپذیرد، معتقد استکه لزومی ندارد که بوندوس و زرتشتخرگان را یکی بدانیم: «این احتمال وجود دارد که بوندوس در حوالی سال300 میلادی در ایران کیش جدیدی را به عنوان نوعی از مانویت اشاعه داده باشد و زرتشت در حدود نیمة قرن پنجم میلادی اینکیش را از سر گرفته، تحت شرایط دیگری به گردآوری مرید و پیرو پرداخته باشد که در میان این پیروان، مزدک به عنوان برجستهترین مبلغ این کیش شناخته شده است، افزون بر آن گزارشهایی دربارة تعقیب مانویان در عهدهرمز دوم (حک 302 یا303 - 309یا310م) در دست است که کلیما حدس زده است که این تعقیبات علیه زندقه مانویه که توسط بوندس تبلیغ میشده، بوده است».
4 عدهای حتی کوشیدهاند که به سبب مشابهت برخی از آموزهها و تعالیم مزدک با سوسیالیسم و کمونیسم آن را به عنوان نخستین جنبش سوسیالیسم و کمونیسم شرقی به لوکونین، ولادیمیر گریگورویچ، تمدن ایران ساسانی، ترجمة عنایت الله رضا، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1365 ش، ص 123؛ نیزنک: ج1 ، ص774."