چکیده:
تاکنون مباحث فلسفی گوناگونی پیرامون نظریه احتمالات مطرح شده است. مهمترین مسئله در این میان آن است که چه تفسیر یا تفسیرهایی را می توان از مفهوم احتمال - که اساسی ترین نقش را در نظریه احتمالات بازی می کند -به دست داد. فیلسوفان مغرب زمین تفسیرهای متفاوتی را برای این مفهوم پیشنهاد کرده اند. از میان اندیشمندان مسلمان نیز شهید سیدمحمدباقر صدر تفسیری از احتمال ارائه داده است که می توان آن را «تفسیر اجمالی» نامید. تلقی رایج این است که شرط کفایت هر تفسیری از مفهوم احتمال آن است که اصول موضوعه نظریه احتمالات را نتیجه دهد، یا دست کم با آن سازگار باشد. در نوشتار حاضر به این مسئله می پردازم که تفسیر شهید صدر تا چه اندازه با اصول موضوعه نظریه احتمالات هماهنگ است. چنان که خواهیم دید، ناهماهنگی هایی میان تفسیر اجمالی و اصول موضوعه نظریه احتمالات وجود دارد، که البته با اعمال اصلاحاتی در تفسیر اجمالی می توان آنها را برطرف ساخت.
خلاصه ماشینی:
کاربرد این نظریه در فلسفه و دیگر علوم پرسش مهمی را فراروی فیلسوفان نهادهاست: چه تفسیر یا تفسیرهایی را میتوان از واژه «احتمال»که اساسیترین نقش را در نظریۀ احتمالات بازی میکند، بهدست داد؟ به دیگر سخن، جملاتی که در آن واژه «احتمال» بهکار رفته است از چه سنخ واقعیتی حکایت میکند؟ از امری عینی یا ذهنی و یا منطقی؟ برای مثال، وقتی میگوییم «احتمال شیر آمدن این سکه است» آیا از واقعیتی فیزیکی که مستقل از ذهن ماست خبر دادهایم، یا از درجات حالت ذهنی خود خبر دادهایم و یا اینکه رابطهای منطقی میان گزارهها را بیان کردهایم؟ فیلسوفان مغرب زمین تفسیرهای مختلفی را از مفهوم احتمال بهدست دادهاند که بررسی آنها در این نوشتار میسر نیست.
شهید صدر بر اساس علم اجمالی با اطراف ناسازگار، دو تعریف زیر را برای احتمال ارائه میدهد (از این پس هرگاه اصطلاح «علم اجمالی» را بهكار میبریم، علم اجمالی با اطراف ناسازگار مورد نظر است): تعریف اول: هر احتمالی كه میتوان ارزش آن را تعیین كرد، عضو مجموعه احتمالاتی است كه در تناظر با مجموعة اطراف علم اجمالی قرار دارد.
اما مشكل اینجاست كه بر مبنای تعریف دوم، نمیتوانیم احتمال را به رویداد آمدن علی با پیراهن سفید اسناد دهیم؛ زیرا برای این منظور، لازم است علم اجمالیای داشته باشیم كه دقیقاً یك ششم از اطراف آن مساعد با آمدن علی با پیراهن سفید باشد.
البته برای حفظ ایده اصلی تفسیر شهید صدر (یعنی تعیین احتمال بر اساس علم اجمالی و بر پایه تقسمبندیهای پیشینی) باید اصل موضوع تعیین احتمال را در کنار اصول نظریۀ احتمالات پذیرفت.