چکیده:
از جمله موضوعات حائز اهمیت در مباحث مربوط به حقوق بشر، نوع حکومت مطلوبی است که می تواند حقوق بشر را تحقق بخشد. حکومت اسلامی، به دلیل ویژگی های منحصربه فردی که دارد، مطلوب ترین نوع حکومت برای تحقق حقوق بشر است. از جمله مشخصه های حکومت اسلامی که آن را از سایر حکومت ها متمایز می سازد، ابتنای آن بر مشروعیت الهی است. اعتقاد به مشروعیت الهی حکومت، متضمن حاکمیت مطلق خداوند، نفی حکومت های طاغوتی، کنترل زمامداران و نظارت بر ایشان، به منظور عدم دخالت اغراض و منافع شخصی، مسوولیت پذیری زمامداران و صاحب منصبان و مواردی نظیر آن است. تمام این امور، کمک شایانی به تحقق حقوق بشر در جوامع بشری خواهد نمود. در این نوشتار، تلاش کردیم این رابطه متقابل را تبیین نموده و با استناد به منابع اصیل فقه اسلامی و همچنین برخی متون برگرفته از آن منابع، این مساله را به اثبات رسانیم.
خلاصه ماشینی:
براي درك و فهم روشنتر ديدگاه اخير در زمينة حقِ إعمال حاكميت و مشروعيت حكومت، بايد چند نكته را (اردشير لاريجاني، 1373، ص38-37) كه مورد توجه انديشمندان مسلمان قرار گرفته است (آصفي، 1426ق، ص17-16؛ بسیوني عبدالله، 1986م، ص67)، يادآور گرديد؛ الف) خداوند متعال، تنها خالق هستي است و كسي جز او در خلقت هستي نقشي نداشته است (نحل(16): 20؛ فاطر(35): 3)؛ ب) نه تنها خداوند، يگانه خالق هستي است، بلكه تنها اوست كه عالَم را تدبير ميكند (زمر(39): 5؛ يونس(10): 3؛ انعام(6): 59)؛ ج) ازآنرو كه تنها خداوند است كه خالق و مدبر هستي و عالِم به تمام حقايق آن است، لذا حاکميت مطلق از آنِ اوست و تنها اوست كه حق امر و نهي دارد (زخرف(43): 84؛ قصص(28): 71؛ اعراف(7): 54؛ يوسف(12): 40؛ آلعمران(3): 154؛ انعام(6): 57)؛ د) نتيجة مطالب فوق اين خواهد شد كه خداوند، واضع پايههاي نظام اسلامي و قواعد شريعت اسلامي است كه حكومت بر پاية آن بنا شده است.
براساس اعتقاد به مشروعيت الهي حكومت، تنها خداوند، منشأ ولايت است و هيچ كس مُجاز نيست تا در کنار اين ولايت، اعمال ولايت نمايد؛ اما بر اساس مفهومي كه از طاغوت ارائه گرديد، مشخص ميگردد كه طاغوتيان، نهتنها در کنار ولايت خداوند، براي خود ولايتي قائلند، بلكه بالاتر از آن، اساساً براي خداوند ولايتي قائل نيستند.