خلاصه ماشینی:
"و وجه سوم که یکی از دووجه خاص است،آن است که یک ضلع در مثل خویشزنی،پسربع مربع ضلع در ثلثه الرباع آن زنی و جذر آن برگیری آن قدر،مساحت باشد(این وجه درواقع همان وجه اول است)و وجه چهارماز دیگر،وجه خاص آن است که یک ضلع در مثل خویشزنی وثلث مبلغ و عشرش را برگیری،آنچه باشد،مساحت آن بود(یعنییک سوم و یک دهم مربع یک ضلع-43،آن،ص 91-94) 1-2-2-نوع دوم،مثلث متساوی الساقین حاد الزوایا استو مساحتش بر دو نوع است.
او در آغاز مبحث چنین آورده است:«و اما مربعات،نخستاز مربعات مربع متساوی الاضلاع و القطرین قایم الزوایا است ومساحت آن از چهار وجه است یکی آنکه یک طول در یک عرضزنی(همان سخن ابو منصور)و یکی دیگر آنکه ضلعها بعضی دربعضیزنی،جذر آن مبلغ مساحتش باشد(درواقع این روش،ونیز روشهای بعدی،مصداق بارز لقمه را دور سر گرداندن است!زیرا باید این حاصل ضرب اندازۀ چهار ضلع را به دست آورده و سپساز آن جذر بگیریم.
در اینجا دو عمل ضرب و یک عمل جذرگیریاضافه است)و یکی دیگر آنکه نیمۀ آنچه مربع بدان محیط استدر نیمۀ یک ضلعزنی(نصف یک ضلع در نصف محیط مربع،یعنی&%01014SMAG010G% همان مربع یک ضلع!اینبار باید یک ضرب و دو تقسیم اضافهانجام داد)و دیگر[آن]که نیمۀ یک قطر در جملۀ قطری دیگر زنیو طریق شناختن قطر آن است که طول در مثل خویش زنی و عرضدر مثل خویش،آنچه مجتمع شود،جذر آن قطر بود(واضح استکه در این روش نیز محاسبۀ قطر و نصف کردن آن کاری زائداست)...
-چندضعلیهای منتظم تنها به تفاوتهای میان ترتیب ذکر مطالب اشاره میشود: 3-1-ابو منصور:به ترتیب از روش تقریبی هندیان درمحاسبۀ قطر دایرۀ محیطی(ص 47-48)،محاسبۀ[تقریبی]قطردایرۀ محاطی،مساحت و طول ضلع یک پنجضلعی از روی قطردایرۀ محیطی(48-50)،و مسائلی شبیه به اینها دربارۀ ششضلعی(ص 50-52)یاد کرده است."