خلاصه ماشینی:
"5-نمایندۀ رئیس وقت«مرکز» درین ده ساله که در اندیشۀ سپردن کتابخانه به یکی ازمؤسسات عمومی بودهام(و به شادروان همسرم گفته بودم کهچون روز واقعۀ من رسید نیتم را مجری سازد)به چندجا نظرداشتم:کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه طهران که خودپانزده سال متصدی آن بودم-کتابخانۀ ملی که هفت ماه مسؤلیت&%01027SMAG010G% ادارۀ آن را داشتم-کتابخانۀ دانشگاه برد،بهمناسبت آنکه شهر یزد موطن پدر و مادرمبود-مرکز آموزش بین المللی زبان فارسی،به مناسبت آنکه در محل موقوفۀ دکتر محمودافشار مستقر است) اما پس از اینکه آگاه شدم ساختمانمجهز و اساسی دائرة المعارف در نزدیکمحل سکونت خودم پایان گرفت و برایممشهود شد که محققان دلسوز و طالبانرشتۀ ایرانشناسی از کتابخانۀ آنجا استفادۀشایان و آسان میبرند،آنجا را مناسبتر ومطمئنتر از جاهای دیگر تشخیص دادم و برای خودم روشن شددر صورت انتقال کتابها بدانجا مراجعاتم در دوران کهولت آسانترو زودتر انجامشدنی خواهد بود.
4. مرکز،این گنجینه را بهطور مستقلدر محل خاصی به صورت غیر باز نگاهداریخواهد کرد و لوحهای بدین عبارت برایمعرفی آن بر دیوار محل مذکور نصب خواهدکرد: «گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار» «بنا به نیت و توصیۀ پدرمان مجموعۀ(به تصویر صفحه مراجعه شود)کتابها،مجلهها،رسالهها،مقالهها،اوراق،اسناد و عکسهایی کهتوسط ایشان برای پژوهشهای ایرانشناسی گردآوری شده و آنهاکه امانی است به کتابخانۀ«مرکز»سپرده میشود.
این مشروحه در پانزده صفحه که همه اورقش را امضا کردهامتنظیم شد و در دوازده نسخه تکثیر شد و یک نسخه از آن همراهنامهای به عنوان مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی تحویل شد کهقبولی خود را نسبت به همه شرایط مندرج در آن اعلام فرمایند تاپس از آن نسخهای ازین مشروحه به افراد و مراکز ذیل داده شود(فرزندانم بابک و بهرام و کوشیار و آرش-آقایان ساسان دکتر افشار(برادرم)-کاوه بیات-کامران فانی-رئیس کتابخانۀ ملی ایران-سازمان اسناد ملی ایران)."