خلاصه ماشینی:
"نکته مهم اینکه طبق آنچه در دنباله سؤال آمده،مرید حین ذکر با درنظر داشتن صورت مرشد«یا حی یا قیوم»را تکرار میکند که به قولمیرزای قمی این کفر محض است؛زیرا در نهایت مستند به وحدتموجود یا وحدت وجود یا حلول خواهد بود و اگر گفته شود اغلبمردم مجسماند(یعنی قائل به تجسیماند)وهر کس در خور استعداد خود مکلف است بهحدی برسد که قادر به تحقیق مطلب باشد،در آن وقت مقصران مؤاخذ و معاقب خواهندبود و شاید که داستان موسی و شبان ملایروم،ناظر به این باشد؛چنانکه از محیی الدین(ابن عربی)،مذکور است در حکایت عجل(تأیید گوسالهپرستی اصحاب سامری){o3o}....
». دیگر اینکه استدلالات و تقریبات مذکوراز قول سائل،شبیه حرفهای غلات است؛{o4o}یعنی در حقیقت مرید رامیفریبند«یا حی»را خطاب خدای میگویی؛حال آنکه صورت«مرشدزنده»در نظر توست و منظور همین است؛چنانکه شاه نعمت الله-کهسلسلۀ سؤال کننده به او میرسد-صریحا گفته است: {Sخواهی که خدای خود ببینی#در چهره سیدم نظر کنS} «بعضی غلابت میگویند خدا ظاهر میشود در خلقتش و منتقلمیشود از صورتی به صورتی»؛چنانکه در غزل(منسوب به»ملایرومی نیز آمده است:«هر لحظه به شکلی بت عیار برآمد...
سپس خود میرزا میافزاید:«بلکه گاه است این مرحله،از ارتداد واستخفاف به دین و قرآن{o8o}حاصل میشود»؛چنانکه مکرر شنیدهامکه بعضی از این ملاعین به سوزاندن قرآن یا به قاذورات انداختن وامثال این،مراتب چند کسب میکنند؛از جمله در چند سال قبل ازاین در کاشان ملعونی از اشقیا آمده بود و جمعی مرید دور او جمع شدهبودند و خبر از غیب میداد،مردم بسیاری به او گرویده بودند."