خلاصه ماشینی:
"در این مقاله در بررسی فقر کودک و تمایز آن با فقر خانوار مشخص گردید نیازهای کودکان فراتر از نیازهای اساسی است و حتی با فرض یکسان بودن نیازها کودکان قادر به رفع خواستههای خود نیستند.
نابرابریهای توزیعی در خانوارها باعث شده است فقر کودک با فقر خانوار متفاوت باشد،به این معنی که درآمد ممکن است بهگونهای بین اعضا توزیع گردد که کودکان از محرومیت بیشتری رنج ببرند.
یونیسف(2005)در تعریف فقر کودک به حقوق آنها تأکید میکند:"کودکانی که در فقر زندگی میکنند بچههای هستند که از منابع مادی،معنوی و عاطفی لازم برای زنده ماندن،توسعه یافتن و پیشرفت کردن محرومند".
-عوامل جمعیتی رشد جمعیت و عدم سیاستگذاری صحیح به منظور تأمین امکانات آموزشی،فرهنگی و تفریحی موجب افزایش مشکلاتی خواهد شد که نتایج آن افزایش فقر و محرومیت خانوارها و در نتیجه افزایش فقر کودکان است و به دنبال آن معضلات اجتماعی،ایجاد احساس ناامنی،کاهش رفاه زندگی را سبب خواهد شد.
تمایز فرق کودک با فقز خانوار معمولا فقر برحسب خانوارها مورد بررسی قرار میگیرد و با توجه به درآمد تمامی افراد خانوار مشخص میگردد که آیا خانوار فقیر است یا غیر فقیر(برور،2002).
هرچند درآمد مهمترین شاخص برای ارزیابی فقر کودک است و چنانچه خانوادهای از نظر درآمد زیر خط فقر باشد کودک آن خانواده نیز فقیر تلقی میشود،اما این امر تنها عاملی نیست که بتواند همهجا بر استانداردهای زندگی و تواناییهای افراد برای مشارکت در فعالیتهای اجتماعی تأثیرگذار باشد."