چکیده:
اصل معاد از اصول مسلم اسلام و معاد جسمانی از ضروریات این دین به شمار می آید. حکیم زنوزی و علامه طباطبایی از فقها و دانشمندانی هستند که در باب معاد جسمانی سخنان تازه و نظریه جدیدی ابراز داشته اند. آنچه که دیدگاه حکیم زنوزی را در این باب از سایر دیدگاه ها ممتاز می کند این است که وی در مورد تعلق نفس به بدن در قیامت، بدن را به سوی نفس راجع می داند، نه نفس را به سوی بدن، این درست برخلاف چیزی است که دیگران اظهار می دارند. علامه طباطبایی هرچند در برخی جزئیات معاد جسمانی موافقت کامل خود را با حکیم زنوزی اعلام نکرده است، ولی در مورد لحوق ابدان به نفوس دیدگاه حکیم زنوزی را مورد پذیرش قرار داده است.
خلاصه ماشینی:
"علامه طباطبایی و معاد جسمانی بدون شک علامه طباطبایی از معدود فقها و دانشمندانی است که دربارۀ معارف دینی سخنان عمیق و قابل توجهی دارد؛لذا در این قسمت بر آن شدیم که به دیدگاه وی دربارۀ یکی از مهمترین معارف دینی؛یعنی معاد جسمانی بپردازیم و بررسی کنیم که نظریۀ وی با دیدگاه حکیم زنوزی هماهنگ است یا تفاوت بنیادین بین این دو نظریه وجود دارد؟ در باب معاد جسمانی پرسشها و مسائل گوناگون درخور بررسی و تحقیق است، ولی آنچه که در این نوشتار با توجه به نظر علامه به آنها پرداخته میشود بررسی پرسشهای زیر است: 1-آیا در روز رستاخیز نفس به سوی بدن حرکت میکند و به آن ملحق میشود یا بدن در اثر حرکت جوهری به نفس میپیوندد؟ 2-در هر صورت چه نفس به بدن ملحق و چه بدن به نفس،آیا بدنی که در آخرت وجود دارد عین بدنی است که در دنیا بوده یا مثل آن است؟ 3-بر فرض،بدن مزبور مثل بدن دنیوی باشد،آیا این امر تنافی با برانگیختن شخص ندارد؟آیا معنای آن مطلب این نیست که عین همان شخصی که در دنیا به سر میبرده برانگیخته نشده،بلکه مثل آنکه درواقع شخص دیگری است مبعوث شده است یا اینکه مثل بودن و عدم عینیت بدن اخروی با بدن دنیوی مشکلی در عینیت و این همانی شخصیت انسان در دنیا و آخرت پدید نمیآورد؛یعنی در عین اینکه بدن اخروی مثل بدن دنیوی است،ولی شخصی که در قیامت حاضر شده است عین همان شخصی است که در دنیا به سر میبرده است؟ 4-براساس نظر علامه نفوس انسانی پس از موت و مفارقت از بدن کجا میرود، آیا همانگونه که مدرس زنوزی میگفت به نفوس کلی ملحق میشود یا جایگاه دیگری دارد؟ با توجه به پرسشهای یادشده مطالب زیر از نظر علامه طباطبایی بررسی میشود: 1-لحوق ابدان به نفوس یا لحوق نفوس به ابدان 2-عینیت یا مثلیت بدن اخروی با بدن دنیوی 3-عینیت و این همانی شخص در دنیا و آخرت 4-جایگاه نفوس پس از موت و مفارقت از بدن لحوق ابدان به نفوس یا لحوق نفوس به ابدان در اینکه علامه معاد جسمانی را مانند مدرس زنوزی از طریق ملحق شدن ابدان به نفوس تصویر میکند یا از طریق تعلق نفوس به ابدان،اختلاف نظر وجود دارد، برخی از محققان بر این باورند که تصویر علامه در این مسئله با تصویر زنوزی از آن متفاوت است،1ولی با توجه به سخنان علامه در رسالۀ«الإنسان بعد الدنیا»به دست میآید که دیدگاه او در این مورد با نظر زنوزی تفاوتی ندارد؛یعنی همانگونه که (1)."