چکیده:
عرفان معرفتی است مبتنی بر حالتی روحانی و توصیف ناپذیر که در آن حالت ، انسان ارتباط مستقیم با وجود مطلق یافته است که ذات مطلق را به مدد ذوق و وجدان درک می نماید. عرفان اسلامی به معنای واقعی که موسس آن شریعت محمدی است همان سیر و سلوک به حق است و از طریق عقل نظری «علم الیقین» و عقل عملی و تنویر روح «عین الیقین» و «حق الیقین» حاصل می شود. مآخذ مبانی عرفان اسلامی ، کتاب الهی و احادیث صادر از مقام معصوم (ع) است. عرفان مولانا جلال الدین رومی (م 604 و 672) بر پایه وحدت وجود و عشق الهی بنیان شده است. او قائل به وحدت وجود و موجود و وحدت در کثرت است. او می گوید : حیات و هستی جمیع موجودات قائم به عشق است و جذبه عشق و عاشقی در سراسر عالم وجود جاری و ساری است. حکیم سبزواری (م 1212 و 1289) قائل به وحدت وجود است و تحت تاثیر ابن عربی و مولانا بوده است و شرحی بر مثنوی دارد و از این شرح تسلط حکیم بر اقوال عرفا و اخبار و آیات و احادیث که در کتب اهل تحقیق در سیر و سلوک به آنها استدلال و استشهاد شده است ظاهر می گردد. مولانا با استفاده از عرفان نظری و وحدت وجود و عرفان عملی و به شیوه کشف و شهود ، هستی را تفسیر می کند. او برای عقل معانی مختلف قائل است : 1-عقل ممدوح 2-عقل مذموم 3-عقل جزوی 4-عقل کلی البته مولانا عقل بحثی فلسفی را ناچیز دانسته و آن را انکار می کند. مولانا و حکیم سبزواری : در عرفان نظری هر دو وحدت وجود و عشق الهی و انسان کامل را مبنا قرار می دهند و از شیوه ذوق و شهود استفاده می نمایند. در حکمت هم از وحدت وجود استفاده می کنند و هم از شیوه کشف و شهود بهره می برند. اما تفسیر این دو از وحدت وجود متفاوت است. حکیم سبزواری از استدلال و عقل فلسفی نیز استفاده می کند ولی مولانا آن را ناچیز می داند.
Director of the Department of Theology of Islamic Azad University of Sabzevar
Gnosticism is a knowledge that is based on a spiritual and indescribable state in which man observes directly the absolute existence and percepts it by taste and conscience. Islamic Gnosticism in its real meaning that establish by Islamic religion is a journey to the Truth. It is obtained through theoretical reason (certain knowledge) and practical reason and illumination of the spirit (intuitive certainty) and (truth of certainty). The sources of Islamic Gnosticism are divine book and issued hadith of the innocent Imams.
Gnosticism of Mulana Jalal A-din Rumi (604-672 A.D.) is founded upon the unity of existence and Divine Love. He believes in unity of being and existent and unity in multiplicity. He says that the life and existence of all existents are based on love and the attraction of the love and loveliness is flowed in whole the world.
Hakim Sabzevari (1212-1289 A.D) also believes in unity of existence and he was under the influence of Ibn Arab and Mulana and he has a commentary on Mathnavi and this exposition shows his complete knowledge of the Gnostics' ideas and those traditions and verses that have been ratiocinated and witnessed in the books of researchers.
Applying theoretical and practical Gnosticism and unity of being، mulana interprets existence. He believes that the reason has different meanings: praised reason; interdicted reason; partial reason; universal reason. Off course he denies the philosophical reason.
Mulana and Hakim sabzevari both found their theoretical Gnosticism on Unity of Existence، Divine Love and perfect man and use the method of intuition، but their interpretation of the unity of existence is different. Sabzevari authenticates ratiocination and philosophical reason but Mulana denies it.
خلاصه ماشینی:
"حاجی سبزواری به عشق مجازی،خواهشهای نفسانی و التذاذ جسمانی توجهی نداشته است و عموما فکر و حالش متوجه عوالم روحانی و سیر و سلوک باطنی است و بهندرت در اشعارش به خواهشهای نفسانی اشاره دارد و اگر هم در جایی از عشق مجازی سخن میگوید بازی با الفاظ است نه اینکه اهل عشق ظاهری باشد مانند اینکه حاجی سبزواری در تمام عمر لب به شراب نیالوده است اما در بیت شد وقت آنکه باز هوای چمن کنم#آمد بهار،فکر شراب کهن کنم رسید موسم اردیبهشت ساقی گلرخ#بیار بادۀ گلفام اگرچه خود رمضان است و یا عبور از عشق مجازی و زمینی به عشق حقیقی و آسمانی است چون عرفا معتقدند محبت و عشق مجازی عاقبت به عشق الهی برمیگردد و به تعبیر سهروردی لذایذ جسمانی و برزخی،سایه و پرتو لذایذ روحانی است چنانکه مولانا گوید: آنچه معشوق است صورت نیست آن#خواه عشق این جهان خواه آن جهان خوبرویان مظهر خوبی او#عشق ایشان عکس مطلوبی او (سبزواری،1380:193-198) عرفا میگویند:سالک پس از اینکه در وادیعشق به حسان الوجوه و غلمان قدم زد عشق،او را از سایر شواغل دنیوی بازداشته و همش را در معشوق واحد منحصر مینماید و چون با این عشق مجازی توجه و همت سالک از اشیای دیگر قطع و به یک نقطه متوجه شد سپس انقطاع او از معشوق واحد صوری و اقبال بر معشوق واحد حقیقی(خدا)آسان میگردد که«المجاز قنطرة الحقیقه»(تهرانی،1340:53)."