چکیده:
پس از دهة 1960شاهد مطرح شدن فهرستهای مختلف و متنوع ارزشهای خبری در ارتباطات هستیم. در این مقاله، پس از بررسی تحلیلی-مقایسهای فهرستهای گوناگون ارزشهای خبری در پنج دهة اخیر، فهرست منتخب و پیشنهادی نگارندگان که سعی شده، جامع فهرستهای پیشین باشد، جهت تحلیلهای پسینی ارائه میگردد. پس از آن نشان میدهیم، که مسالة ارزشهای خبری در رسانهها(فضای عملی ارتباطات) و علوم ارتباطات(فضای علمی ارتباطات) مبتنی بر نظریة استفاده و خشنودی در حوزة نظریههای مخاطبشناسی میباشد؛ سپس به تبیین بنیانهای فلسفی نظریة «استفاده و خشنودی» پرداخته و در این راستا، نگاه انسانمحورانه(اومانیسم) و سرمایهسالارانه(کاپیتالیسم) به عنوان دو بنیان نظری حاکم بر نظریة استفاده و خشنودی، مطرح میشود. در پایان با توجه به مطالعة موردی تاثیر جهانبینیهای غالب مدرنیسم بر نظریة استفاده و خشنودی، بر ضرورت داشتن نگاه انتقادی در مواجهه با علوم ارتباطات در تولید علوم ارتباطات اسلامی و اخذ رویکرد محتاطانه و گزینشی در بهرهگیری از الگوهای عملیاتی علوم ارتباطات همچون ارزشهای خبری در جامعة اسلامی تاکید میورزیم.
خلاصه ماشینی:
"جدول شمارة یک-فهرست مقایسهای ارزشهای خبری نام افراد فهرست پیشنهادی گالتونگ و روژ والتر وارد معتمدنژاد و منصفی گلدینگ و ایلیوت شولز هارکوپ و اونیل آلرن تواتر تواتر وضوح فقدان ابهام مجاورت معنیداری (مجاورت فرهنگی) مجاورت مجاورت مجاورت تعیین هویت، ارزشها و پیروزی توازن ترکیب شگفتانگیز بودن غیرمنتظره بودن ندرت غیرمنتظره بودن شگفتی مربوطبودن معنیداری (مربوط بودن) دربرگیری اهمیت وابستگی ارتباط سطح جغرافیایی پوشش بزرگی بزرگی اهمیت ذاتی اندازه بزرگی شهرت شهرت نخبگان موقعیت اجتماعی برگزیدگان قدرت منفی بودن منفیگرایی برخورد منفیگرایی تجاوز، جدال اخبار بد تازگی تازگی تازگی تازگی خبر احساسبرانگیز وجه انسانی-عاطفی درام سرگرمی سرگرمی سرگرمی اخلاقیبودن اخبار خوب کمهزینه بودن کم هزینه بودن 2.
مسئلة آن است، که «چرا اساسا پدیدهای به نام ارزشهای خبری به عنوان فرایندی در جریان خبررسانی در رسانههای خبری شکل گرفت؟» اگر نگاه دستاندرکاران رسانة خبری معاصر(از دهههای 1950 و 1960) آن بود، که هر خبری توسط مخاطب قابل پذیرش است و سبب جذب او میشود، چرا ایشان، این چنین خود را به سختی انداخته و به جستوجو در میان صدها رویداد و خبر پرداخته و تنها رویدادهایی را گزینش میکردند، که دارای یک یا چند ارزشخبری باشد.
اگر نگاه دستاندرکاران رسانه در حوزة تأثیر رسانه بر مخاطب مبتنی بر نظریههایی چون «جامعة انبوه» بود که قائل به وجود مخاطب منفعل است، که نتیجة آن، سبب خبر شدن هر رویداد به جذب مخاطب است، چرا که مخاطب عنصری تأثیرپذیر است و به تبع آن جذب سرمایه که هدف اصلی رسانه است، حاصل میشود؛ دیگر نمیبایست فرایندی همچون سنجش رویدادها از حیث دارا بودن ارزشهای خبری تعریف میشد و این درحالی است، که شاهد چنین فرایندی در رسانههای خبری بوده و خواهیم بود."