چکیده:
شروح متعددی، چه درگذشته و چه در حال، بر غزلیات حافظ شیرازی نوشته شده است، و امروز آن چه در
توضیح و تشریح شعرهای او بایسته است، تبیین ظرائف، و تعیین زوایای پنهان ابیات وی است، و در مقاله حاضر، به
یکی از این موارد پرداخته شده است. نویسنده مقاله در شرح و توضیح نخستین بیت غزل سوم حافظ (اگر آن ترک
شیرازی...) نخست، واژه «ترک» و ترکیبات آن را در غزلیات حافظ بررسی کرده، سپس توضیحات حافظ پژوهانی
چون بهاءالدین خرمشاهی، قاسم غنی و زریاب خویی را درباره واژه «ترک» آورده، و در ادامه، نظریات و استنباطات
خود را درباره واژه «ترک»، شیراز مذکور در بیت یاد شده، و توضیح آن ابراز داشته است. بر نظر نویسنده و طبق
ادراکات و تحقیقات او، مراد حافظ از «ترک» و «ترکان» در اشعارش، نه قوم و نژاد ترک است، که به زبان ترکی تکلم
میکنند، بلکه منظور وی، معشوقه زیبا روست. نیز شهر شیراز، که در بیت مذکور آمده، نه شیراز ایران، بلکه شهری
است به این نام در ماوراءالنهر، میان تاشکند و سمرقند.
خلاصه ماشینی:
"ترکیبات واژه مزبور: شاه ترکان (سه بار در سه بیت)، غمزه ترکان، بچه ترکان، ترکان سمرقندی؛ که این ترکیبات برخاسته از ابیات زیر است: غزل 3: اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را غزل 47: دلم ز نرگس ساقی امان نخواست به جان چرا که شیوه آن ترک دل سیه دانست غزل 82: آن ترک پریچهره که دوش از بر ما رفت آیا چه خطا دید که از راه خطا رفت غزل 124: چشم مخمور تو دارد ز دلم قصد جگر ترک مستی است مگر میل کبابی دارد غزل 131: بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد هلال عید به دور قدح اشارت کرد غزل 145: به تنگ چشمی آن ترک لشکری نازم که حمله بر من درویش یک قبا آورد غزل 205: ترک عاشقکش من مست برون رفت امروز تا دگر خون که از دیده روان خواهد شد غزل 282: نگاری، چابکی، شنگی کلهدار ظریفی، مهوشی، ترکی قباپوش غزل 302: ترک ما سوی کس نمینگرد آه از این کبرو جاه و جلال غزل 346: بازکش یکدم عنان ای ترک شهر آشوب من تا ز اشک و چهره راهت پر زر و گوهر کنم غزل 412: غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو غزل 105: شاه ترکان، سخن مدعیان میشنود شرمی از مظلمه خون سیاوشش باد غزل 180: حافظ چوترک غمزه ترکان نمیکنی دانی کجاست جای تو خوارزم یا خجند غزل 185: یارب این بچه ترکان چه دلیرند به خون که به تیر مژه هر لحظه شکاری گیرند غزل 345: شاه ترکان چو پسندید و به چاهم انداخت دستگیر ار نشود لطف تهمتن چکنم غزل 440: به شعر حافظ شیراز میرقصند و مینازند سیه چشمان کشمیری و ترکان سمرقندی غزل 470: سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل شاه ترکان فارغ است از حال ما، کو رستمی خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی1 اکنون به ذکر سه مورد از نظریه شارحان حافظ که در باب معنی «ترکان..."