چکیده:
جامعالتواریخ اثر گرانمایه خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی، آن چنان که خود نوشته، تاریخی است مشتمل بر
احوال و حکایات عموم اهل اقالیم عالم و طبقات اصناف بنیآدم، که به فرمان محمود غازان به تألیف آن شروع کرده و
تا عهد سلطان ابوسعید بهادرخان ادامه داده است. رشیدالدین در تألیف و تدوین جامع التواریخ بنا بر نوشته خود، از
کتب مشهور متداول تاریخ و اقوال مشاهیر معتبران استفاده کرده. او تدوین در تاریخ مغول، از مساعدت فردی مغول
به نام بولا چینگ ساک بهره برده، در تدوین تاریخ هند از قول روات و کتاب تحقیقماللهند بیرونی استفاده نموده، در
نگارش تاریخ بنیاسرائیل از تورات یاری گرفته. و بدین ترتیب با استفاده از منابع کتابی و اقوال شفاهی، جامع التواریخ
را فراهم آورده است.
خلاصه ماشینی:
"غایت وقت در هیچ تاریخی، تاریخی که مشتمل باشد بر احوال و حکایات عموم اهل اقالیم عالم و طبقات اصناف بنیآدم نساختهاند، و در این دیار هیچ کتاب در باب اخبار سایر بلاد و امصار موجود نبوده، و از پادشاهان متقدم کسی تفحص و تتبع آن ننموده، در این ایام که بحمدالله و منه اطراف و أکناف ربع مسکون در تحت فرمان اوروغ چینگگیز خان است، و حکما و منجمان و ارباب دانش و اصحاب تواریخ اهل ادیان و ملل، از اهالی ختای و ماچین و هند و کشمیر و تبت و اویغور و دیگر اقوام اتراک و اعراب و افرنج در بندگی حضرت آسمان شکوه گروه گروه مجتمعاند، و هر یک را از تواریخ و حکایات و معتقدات طایفه خویش نسخهای هست، و بر بعضی از آن واقف و مطلع، رای جهان آرای چنان اقتضا کرد که از مفصل آن تواریخ و حکایات مجملی که از روی معنی مکمل باشد به نام همایون ما بپردازند...
اکنون به عقیده من قسمت اعظم تاریخ فرنگ رشیدالدین اقتباسی است به صورت اختصار از کتاب مارتینوس [اوپاوینسیس]»18 در تاریخ چین از جامع التواریخ آمده است: «اهل ختای را تواریخ و کتب بسیار مشتمل بر حکایات و حوادث هر زمانی و هر عهدی موجود است و نزد ایشان مشهور، و کسانی که آن را مرتب دانند، در این ملک کماند، چه آن تواریخ بغایت بسیار است، لکن حکمای ختای از آن مطولات کتب، تلخیصات و اختصارات کردهاند، و باز آن را مختصر و موجز گردانیده و تا غایت از آن نسخ چیزی بدین ولایت نرسیده...."