چکیده:
داستان کهن و حکیمانه بلوهر و بیوذسف که اصل آن ظاهرا هندی است، نه تنها مطبوع طبع و مورد اعتنای مسلمانان
و به ویژه بعضی از علمای شیعی قرار گرفته است، بلکه در همان سالهای نخست پس از اسلام به یونانی ترجمه شده و
به صورت داستانی دینی به عالم مسیحیت راه یافته است و از همین طریق با کسب شهرت و مقبولیتی روزافزون، به
بسیاری از زبانهای دیگر هم نقل شده است. در حوزه زبان فارسی نیز بلوهر و بیوذسف از دیر زمان حضور داشته و
حتی از ترجمه منظوم آن به وسیله یکی از شاعران عصر رودکی خبر دادهاند. کهنترین ترجمه فارسی این داستان که
به دست ما رسیده، به تهذیب و اختصار نظام الدین شامی (م: بعد از 806 ) است. متأسفانه نظام الدین در مقدمه خود بر
این کتاب، نام مترجم فارسی آن را نیاورده است و البته نیز محتمل است که
کاتب نسخه (نسخه خطی شماره 4187 کتابخانه ملی ملک) از ذکر نام مترجم در هنگام کتابت، خودداری کرده
باشد. نظام در مقدمه کوتاه خود بر این کتاب، بهگونهای به فضل و علم مترجم، شیوه کار او، سبب اصلی اهتمام خود بر
تهذیب و تلخیص کتاب، میزان تصرف خود در دستنوشته مترجم و به اوقاتی که بر این کار مصروف داشته است، اشاره
دارد.
این ترجمه کهن فارسی، با پیشگفتار، نمایهها و ویرایش محمد روشن در تهران (مرکز نشر میراث مکتوب،
1381) که از مصححی ناشناخته است، چاپ شده است. این چاپ، دارای کاستیهایی است که از آن جمله است: نبود
فهرستی از لغات و تعبیرات نادر کتاب، غفلت از وصالی برگ نخست نسخه که نظم بخشی از سطور اولیه کتاب را به هم
زده است، و... که امیدواریم در چاپ دیگر تکمیل و تدارک شود.(1)
خلاصه ماشینی:
"6. مترجم را به فضل و علم میشناخته، از درگذشت او آگاه بوده و برای او بدین گونه رحمت و غفران خواسته است (همان، ص 9): همیشه بلبل روحش که جان عالم بود میان گلشن فردوس باد در طیران در آن سراچه وحشت که قبر خوانندش انیس و هم نفسش باد رحمت رحمان * * * دیدیم که بلوهر و بیوذسف حکایتی دارد، اما حکایت مراحلی که این ترجمه تا جایگاه چاپ طی کرده است هم شنیدنی است: چنانکه در مقدمه و مؤخره کتاب (صص پنجاه و چهار، 347) آمده است، یکی از ادبای معاصر ـ احتمالا شادروان محمدعلی ناصح (م: 1365)، رئیس سابق انجمن ادبی ایران ـ نسخه تا امروز منحصر به فرد، اما سالم و خوانا، مضبوط و منقح «بلوهر و بیوذسف» را که اتفاقا در زمانی بسیار نزدیک به زمان حیات نظام تبریزی (سال 810) و به دست44 برادر او نوشته شده است، در کتابخانه ملی ملک تهران شناخته و از روی آن دست نوشتهای فراهم کرده [و هم اینجا باید گفت که بنابراین، احتمالا، آن ادیب مدتی نسخه را در اختیار داشته است] و ترجمه عبارات و اشعار عربی هر صفحه را با توضیحاتی در باب بعضی از لغات و ترکیبات آن در ذیل صفحه آورده است45 و بدین ترتیب گویا متن کتاب را همراه توضیحاتی آماده چاپ کرده است."