چکیده:
پارسی باستان و اوستایی دو زبان خواهر از مجموعه زبانهای ایرانی باستاناند که آثاری از آنها به دست ما رسیده است. ویژگی برجسته این زبانها تصریفی بودن آنهاست، بدین معنی که نقش دستوری آن دسته از اجزای زبان که تحت مقوله "نام" طبقهبندی میشوند، از طریق حالتهای هشتگانه صرفی تعیین میشود. حالتهای صرفی هر یک دارای مفاهیم و عملکردهای متنوعیاند که بدون آگاهی از آنان، درک زبان امکانپذیر نخواهد بود. واژههای صرف شده علاوه بر این که در اکثر موارد خود میتوانند به طور مستقل به نقش دستوریشان در جمله اشاره کنند، گاهی با حروف اضافه نیز همراه میشوند. موضوع این مقاله بررسی حالت "رایی" یکی از مهمترین و پربسامدترین حالتهای صرفی در زبان پارسی باستان است.
خلاصه ماشینی:
"از سوی دیگر،چون در روند نحول زبان،بخشی از بار معنایی حالتهای مختلف صرفی به حروف اضافه منتقل شد،درک معانی این حروف در دوران باستان برای درک مفاهیم بسیار متنوع حروف اضافه در زبانهای ایرانی میانه ضروری است.
1-ب)هدف؛سوی و جهت: 1-ب-1)مکان: 1-ب-1-1)هدف حرکت(فعل لازم): بدون حرف اضافه: ar-,para?-:ar- جایی را(-به جایی)+رسیدن: «چون ماد را رسید...
بدون حرف اضافه: fra-ais?- کسی/چیزی را(چیزی/کسی را+)فرستادن/روانه کردن+جایی را(-به جایی): pasa?va adam fra?is?ayam hu?vjam.
1-ب-2-2)هدف عمل(فعل متعدی): با حرف اضافه:به/نزد/به سوی Ū abiy بر upariy (مقدم و مؤخر).
1-ب-3-1)حالت«رایی»با فعلهای حرکتی باستانی: بدون حرف اضافه: واژهء ka?ma- به معنی«کام،خواست،میل»همهجا در متون پارسی باستان با فعل 1ah- «هستن،بودن»و همچنین همراه با حالت«رایی»آمده است:«کام(بودن)کسی را».
مورد دوم«طلب کردن»چیزی از کسی است که د رکتیبههای پارسی باستان با فعل gad- بیان شده است: aita adam ya?nam jadiya?miy ahuramazda?m hada?
». 6)دلیل و علت: بدون حرف اضافه: man- 2ماندن+برای/به خاطر کسی: pasa?va hauv ka?ra hya mana?
patis?/patiy fra-ais?- فرستادن/رهسپار کردن+به سوی کسی(برای کاری): pasa?va adam fra?is?aym da?dars?is?
برخی از این موارد مشابه نمونههاییاند که به کرات در کتیبههای هخامنشی مشاهده میشوند و در آنها حالت اضافی همراه با فعل kar- «کردن،انجام دادن؛ساختن»،نقش عامل را ایفا میکند،مانند: ima tya mana?
(فعل لازم: Ū s?iyav-ṣpara?-ar-ṣar- فعل متعدی: (fra-ais?- و گاهی حرف اضافه abiy) (aiyṣ با آن همراه است(فعل لازم: .
(ni-yam-ṣnay-fra-ais?- در دو مورد هدف فعل لازم«شیء»است که یکی بدون اضافه (ava-ar-) و یکی با حرف اضافه (abiy) آمده است .
tara از این حروف، abiy به لحاظ مفهوم و کاربرد از بیشترین بسامد برخوردار است و همین حرف اضافه است که زبان پهلوی ساسانی جای خود را به o?"