خلاصه ماشینی:
"نقل قولهای شعری در کتاب مجاز القرآن ابو عبیده و کتاب العین اثبات میکند که آغاز پیدایش تفسیر باید به اوایل قرن دوم و شاید زودتر از آن بر گردد؛ البته این بدان معنا نیست که اظهار نظر برخی از عالمان مسلمان درباره صحت و اعتبار تفاسیر قرآن به طور کامل مورد قبول باشد؛ برای مثال، تفسیر منسوب به ابن عباس مورد تردید است و نیز انتساب کتاب تتویر المقباس ابن عباس به فیروزآبادی (م.
با توجه به این که عقاید معتزله به عقاید شیعه در مقایسه با اشاعره در مسائلی از قبیل عدل الاهی و حسن و قبح عقلی، بسیار نزدیکتر است، ممکن است در مقاطعی از تاریخ، پارهای از عالمان شیعی را معتزلی یاد کرده باشند؛ اما چنین اطلاقی حقیقی نبوده و با مسامحه صورت گرفته است؛ چرا که با مراجعه به منابع معتبر کلامی از قبیل کتاب بحوث فی الملل و النحل تألیف آیتالله جعفر سبحانی، آشکار میشود که معتزله، در بسیاری از مطالب کلامی با فرقه امامیه نیز اختلاف نظر اساسی دارند؛ پس معتزلی دانستن عالمان بزرگ شیعی همچون شیخ طوسی و شیخ طبرسی، خلاف واقعیت و انصاف است.
و. بیتردید، استنباط درست و مشروع از کتاب و سنت، بر رعایت اصول و قواعدی خاص متوقف است و تفسیر قرآن کریم نیز از دیدگاه سنت قویم و روایات معتبر، ضوابط خاص خود را دارد؛ از این رو، عدم تقید به مبانی و ضوابط دینی به ویژه برای تفسیر قرآن، مستلزم تفسیر به رأی و خروج از مقاصد شارع مقدس است؛ پس به رغم احتراز از پیشفرضهای غیر متقن، بر مفسر لازم است هنگام تفسیر هر آیه، از چارچوب مبانی و قواعد صحیح خارج نشود؛ وگرنه خطر ابتلا به پلورالیزم و تعدد قرائتهای بیپایه و بیمایه مطرح میشود؛ در نتیجه باید مراقب بود به انگیزه گریز از خطر قرائتهای تنگنظرانه، خود را به دامن قرائتهایی که بر موازین شرعی مبتنی نیستند، نیندازیم؛ وگرنه شبیه فرار از باران به زیر ناودان خواهد شد."