چکیده:
دانش مطالعات منطقهای (که منطقهها را به عنوان حلقه وصل دولت/ ملتها به سطوح کلان نظام بینالمللی به شمار میآورد) به بررسی ستیزش، جنگ، بحران، همکاری و همگرایی در میان کشورهای واقع در یک منطقه میپردازد. بررسی ویژگیهای کشورهای موجود در یک منطقه، نیازمند الگو میباشد. نگارنده «طرحواره بررسی مقایسه ای نظام حقوق اساسی منطقهای» را مناسب برای شناخت کشورهای یک منطقه تلقی و پیشنهاد میکند. حقوق اساسی شاخهای از حقوق عمومی است که درباره پیوندهای میان دستگاه دارنده قدرت سیاسی و افراد بهعنوان تابعان و فرمانبران قدرت بحث میکند. حقوق اساسی مقایسهای شعبه خاصی از حقوق اساسی است که در آن، به همانندی و ناهمانندی سیستمهای برآمده از قوانین اساسی کشورهای گوناگون پرداخته میشود. در این مقاله ده موضوع را بهصورت جداگانه در مورد هر کشور و سپس همه آنها را به شیوهای تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است. مقولات مورد بررسی عبارتند از: رژیم سیاسی و نظام حکومتی، وضع تفکیک قوا، حدود و منشأ اقتدار قوه مقننه، حدود و منشأ اقتدار قوه مجریه، حدود و منشأ اقتدار قوه قضاییه، نظامهای حزبی، انتخاباتی، حقوق اساسی فردی ، آزادیهای عمومی مدنی، نهادهای حکومتی، حفاظت از قانون اساسی، شیوه تجدیدنظر در قانون اساسی و شکل کلی ساختار نظام سیاسی- حقوقی
Regionalism as a manifestation of international cooperation began in Europe after the Second World War، but this spread gradually to other geographical regions including the Latin America and Southeast Asia.New regionalism differs from old regionalism in some respects including agency، the motivation of the agency، as well as direction and scope of cooperation and integration. Since there is a close interrelationship between theory and practice especially with respect to the experience of European integration، this article seeks to explore changes in the theories of regionalism in a response to the change in the process of regionalism. Such changes have been manifested in the theorization on regional studies in a way that the presumptions of the existing regionalism theories have been revised and on the other hand new regionalism theories have been devised which are based on different meta-theory foundations.
خلاصه ماشینی:
در همه گرایشهای سیزدهگانه، یک درس اختیاری به ارزش دو واحد نظری با عنوانهایی چون سیاست و حکومت در ایران، سیاست و حکومت در منطقه خلیج فارس، سیاست و حکومت در حوزه دریای خزر، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، سیاست و حکومت در آسیای مرکزی و قفقاز، سیاست و حکومت در آسیای جنوبی، سیاست و حکومت در آسیای جنوب شرقی، سیاست و حکومت در آسیای شرقی، سیاست و حکومت در اوراسیا، سیاست و حکومت در اروپا، سیاست و حکومت در آمریکای شمالی، سیاست و حکومت در آمریکای مرکزی و جنوبی و سیاست و حکومت در آفریقا وجود دارد که به طور عموم هدف از ارائه چنین درسی اینگونه اعلام شده است: سرفصلهای درس سیاست و حکومت در منطقه خلیجفارس از این قرار است: مقدمه، مفاهیم و بحث نظری، چگونگی شکلگیری نظام دولت در حوزه خلیج فارس، شکل، ساختار و ویژگیهای عمومی دولت مدرن در خلیج فارس، تقسیمات کشوری و حدود اختیارات نواحی در کشورهای منطقه، مقایسه کلی نظام سیاسی کشورهای عراق و عربستان سعودی و عمان، ساختار قوه قانونگذاری در کشورهای منطقه (مطالعه تطبیقی)، ساختار قوه مجریه یا کابینه در کشورهای منطقه (مطالعه تطبیقی)، ساختار قوه قضاییه در کشورهای منطقه (مطالعه تطبیقی)، نظام انتخاباتی و چگونگی مشارکت نهادهای مدنی و گروههای اجتماعی در فعالیتهای سیاسی، ساختار نظام اجتماعی و نقش قبایل در تصمیمگیریهای سیاسی، ارتش و سیاست در کشورهای خلیج فارس (مطالعه تطبیقی)، امنیت داخلی و چگونگی اداره امور انتظامی (ساختار، تشکیلات، نقش و عملکردهای پلیس در کشورهای منطقه)، نهادهای اطلاعاتی- امنیتی و نقش و نفوذ آنها در سیاست کشورهای خلیج فارس، سیاست دفاعی و سازماندهی نیروهای نظامی در کشورهای منطقه، اصول، ساختار، ویژگیها و عملکرد سیاست خارجی کشورهای منطقه، دورنمای تحولهای آینده کشورهای منطقه و جمعبندی و نتیجهگیری.