چکیده:
پائین بودن میزان مشارکت مدنی شهروندان ایرانی به ویژه زنان یکی از مسائل اساسی جامعه در حال گذار امروزی ایران است که بدون شناخت موانع و برنامه ریزی در جهت ارتقا کم و کیف آن مدیریت تضادهای اجتماعی و ساماندهی نظم و توسعه کشور اگر غیرممکن نباشد، حداقل بسیار مشکل خواهد بود. موضوع این مقاله مشارکت مدنی زنان و هدف توصیف و تحلیل جامعه شناختی آن در جهت شناخت سهم هر یک از عوامل در تبیین و پیش بینی میزان ارتقا آن در ایران است. در بخش نظری بر اساس نتایج به دست آمده از بررسی دیدگاه ها و مرور منابع تجربی موجود یک چارچوب مفهومی تلفیقی و نوین تنظیم گردیده و در قالب آن پرسش های اساسی و فرضیه های اصلی مطرح شده است. در بخش روش شناسی نیز ضمن اشاره به تعریف مفاهیم، نحوه مقیاس سازی ها و شیوه سنجش روایی و پایانی ابزار اندازه گیری، جامعه آماری، روش نمونه گیری و حجم نمونه و تکنیک های گردآوری و تحلیل داده ها معرفی شده است. در بخش توصیف و تحلیل داده ها ضمن اشاره به مشخصات محیط های اثباتی و هنجاری محل زندگی زنان در استان ها و شهرستان های کشور در سطح کلان، وضعیت خاص اجتماعی شدن زنان در محیط های قومی و خانوادگی در سطح میانی، و نیز ورودی های حاصل از فرایند اجتماعی شدن زنان از لحاظ موقعیت و نقش در جامعه، احساس از محیط هنجاری، پنداشت از اعیان فرهنگی و اجتماعی، ارزش ها و نگرش ها، هویت اجتماعی، میزان رشد نظام شخصیتی و خروجی های نظام شخصیتی از جمله آمادگی آنان برای عمل تشریح گردیده است. علاوه بر توصیف کم و کیف مشارکت مدنی زنان رابطه آن با هر یک از عوامل فوق الذکر در سطوح کلان، میانی و خرد تحلیل و سهم هر یک از عوامل اصلی در تبیین و پیش بینی تغییرات آن در سطح ایران تعیین گردیده است. در پایان بر اساس یافته های علمی، پیشنهادهایی در قالب چند راهبرد اساسی به منظور ارتقا کم و کیف مشارکت مدنی شهروندان ایران به ویژه زنان ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
در بخش توصیف و تحلیل دادهها ضمن اشاره به مشخصات محیطهای اثباتی و هنجاری محل زندگی زنان در استانها و شهرستانهای کشور در سطح کلان،وضعیت خاص اجتماعی شدن زنان در محیطهای قومی و خانوادگی در سطح میانی،و نیز ورودیهای حاصل از فرایند اجتماعی شدن زنان از لحاظ موقعیت و نقش در جامعه، احساس از محیط هنجاری،پنداشت از اعیان فرهنگی و اجتماعی،ارزشها و نگرشها، هویت اجتماعی،میزان رشد نظام شخصیتی و خروجیهای نظام شخصیتی از جمله آمادگی آنان برای عمل تشریح گردیده است.
روند روبهرشد مشارکت مدنی و پیدایش نهادهای مدنی نظیر انجمنهای علمی، شوراهای اجتماعی،احزاب و سازمانهای سیاسی مستقل،اتحادیههای صنفی و تشکلهای زیستمحیطی در جوامع توسعهیافته جهان ما را با این پرسش روبهرو نموده که مشارکت مدنی مردم به ویژه زنان در جامعه در حال گذار امروزی ایران چگونه است و چرا؟ مشارکت اجتماعی زنان و مردان در طول تاریخ تحت تأثیر شرایط و عوامل ذهنی و عینی عدیدهای در سطوح خرد،میانی و کلان کم و کیف متفاوتی پیدا کرده است.
در این پژوهش با رجوع به اغلب دیدگاههای نظری و منابع تجربی موجود و بهرهگیری از نتایج بهدست آمده از مرور آنها و با اتکا به دیدگاهها یا بینش و تجارب عملی خود پژوهشگر برای تحلیل جامعهشناختی مشارکت مدنی زنان در ایران چارچوبی تنظیم و در قالب آن فرضیههای اصلی ارائه گردیده است: {Jفرضیههای اصلیJ} در سطح کلان-میزان مشارکت مدنی زنانبا مشخصات محیط اثباتی-هنجاری استان یا شهرستان محل زندگی آنان در سطح کلان رابطه دارد:زنان ساکن در استانها و شهرستانهای دارای موقعیت جغرافیایی-سیاسی مرکزی یا نیمهمرکزی،سطح توسعه فرهنگی،اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بالاتر و میزان تراکم جمعیت بیشتر،مشارکت مدنی بیشتری دارند.