خلاصه ماشینی:
اما دربارۀ بیت از حلّۀ حدوث برون شو دو منزلی تا گویدت قریشی وحدت که مرحبا نوشتهاید:«به نظر میرسد مراد خاقانی از حلّه،حلّۀ کوفه و شاید همان شهر حلّۀ مزیدیّه باشد که بر سر راه حاجیان و در مسیر بغداد به کوفه قرار داشته است»و در اثبات نظر خود نوشتهاید:«اگر حلّه را همان حلّۀ کوفه بدانیم شاعر به این امر توجه دارد که حاجیان بعد از این منزل قدم در راه بادیه میگذاشتند و به سوی بیت اللّه رهسپار میشدند.
اما اگر مراد از حلّه را حلّۀ مزیدیه بدانیم نیز وجهی برای آن متصور است»و برای تبیین این کلام در باب بنای شهر حلّه مطالبی را از نوشتههای من و دیگران نقل کردهاید و گفتهاید:«با توجه به این سخنان،یکی از وجوه شبه تشبیه حدوث به حلّه همین آبادانی و سامان آن است.
در بیت زیر از مصلحالدین سعدی شیرازی نیز،همین معنی منظور و مراد سعدی بوده است: شنیدم که یک بار در حلهای سخن گفت با عابدی کلّهای(سعدی،1359:36) اما در سطوری دیگر از همین مقاله مرقوم فرمودهاید:«از سوی دیگر میتوان گفت که خاقانی به سالهای قبل از آبادانی این شهر نیز توجه داشته است و دنیا(قبل از ظهور پیامبر)را با آن قیاس کرده است.
3-ظاهرا افزوده شدن لفظ«اضافه»در عبارت «اضافۀ سمبولیک»مبیّن آن است که این سخن مبتنی بر مقولۀ دستور زبان فارسی است و اگر چنین است واقعا بینظیر است و این ابداع شما باید در کتاب اولین ابتکارها با ذکر همین مثال ثبت شود: «دو اضافۀ سمبولیک قریشی وحدت و قریشی هدی در دیدگاه ما در نام تصویر برای پیامبر(ص)هستند».