چکیده:
میزان مشروعیت نظام های سیاسی را بر اساس میزان همگونی بین باورها و ارزش های اکثریت مردم جامعه با مبانی نظری که بر اساس آن ها حاکمان سیاسی سلطه خود را توجیه می کنند مورد ارزیابی قرار می دهند و هر عاملی که بتواند ارزش ها و باورهای اجتماعی را دگرگون سازد می تواند مشروعیت نظام های سیاسی را نیز به چالش کشد.بر این اساس در این مقاله ضمن بررسی تغییرات کمی و کیفی جمعیتی در سال های بعد از انقلاب همچون رشد جمعیت باسواد، رشد جمعیت با تحصیلات عالی، رشد جمعیت شهرنشین و … تلاش گردیده تا تأثیر این تغییرات بر باورهای دینی جامعه به عنوان مهمترین مبنای مشروعیت بخش نظام سیاسی جمهوری اسلامی در ایران مورد مطالعه قرار گیرد و به این سؤال پاسخ دهد که این تغییرات جمعیتی چه تأثیری بر جایگاه دین در جامعه ایران داشته است و این موضوع چه پیامدهایی برای مشروعیت نظام سیاسی جمهوری اسلامی به عنوان حکومت دینی در ایران می تواند داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
بر اساس مباحث مذکور، در این پژوهش تلاش میگردد تا تأثیر تحولات جمعیتی در ایران بعد از انقلاب، بر میزان همگونی و یا ناهمگونی بین باورهای جامعه و باورهایی که نظام سیاسی بر اساس آنها جامعه را ترغیب به اطاعت میکند مورد بررسی قرار گیرد، یعنی به عبارت دیگر با توجه به اینکه نظام سیاسی جمهوری اسلامی در ایران یکی از مهمترین مبانی مشروعیت خود را از وابستگی خود به دین اخذ کرده است و به این وسیله موفق شده است با ایجاد نوعی همگونی با باورهای مذهبی اکثریت مردم در ایران آنها را در حمایت از نظام سیاسی ترغیب نماید، در این پژوهش تلاش میگردد تا به دو سؤال مهم پاسخ داده شود:اولا، چه تغییرات کمی و کیفی جمعیتی در ایران حادث گردیده است؟ثانیا، این تغییرات چه تأثیری بر باورهای دینی و نوع نگرش به دین در جامعه ایران داشته است، و این نوع نگرشهای جدید به دین مبانی دینی مشروعیت نظام سیاسی را با چه چالشهایی مواجه خواهد ساخت؟ فرضیههایی که برای پاسخ به سؤالات مذکور مورد آزمون قرار خواهد گرفت عبارت است از: اولا، طی سه دهه گذشته تغییرات کمی و کیفی جمعیتی در ایران موجب دگرگونی عظیم ساختاری در بنیادهای اجتماعی و فرهنگی کشور شده است.
اما دگرگونیهای کمی و کیفی مهمی که طی دهههای گذشته و مخصوصا در سالهای بعد از انقلاب در ساختار جمعیتی کشور به وجود آد موجب دگرگونیهای مهمی در اندیشهها، تفکرات و اذهان بخش مهمی از جمعیت گردید و بالطبع تأثیر خود را بر نگرش آنها به دین به عنوان یکی از پایههای مهم مشروعیتساز برای حکومت در ایران بر جای گذارده است.