چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه رضایت شغلی با تعهد سازمانی و سلامت روان در بین کارمندان دانشگاه مسلم علی گر و دانشگاه سیستان و بلوچستان می باشد. نمونه این پژوهش را 205 کارمند (104 کارمند از دانشگاه مسلم علی گر و 101 کارمند از دانشگاه سیستان و بلوچستان) تشکیل می دهند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه رضایت شغلی، مقیاس تعهد سازمانی و پرسشنامه سلامت روان (GHQ-12) استفاده گردیده است. نتایج نشان داد که رضایت شغلی با تعهد عاطفی، تعهد مداوم و تعهد هنجاری و نمرات کلی تعهد سازمانی رابطه مثبت و معنی داری دارد. اما رضایت شغلی با نشانه های جسمانی، اضطراب، کژ کنشی اجتماعی، افسردگی و نمرات کلی سلامت روان رابطه منفی داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که در بین کارمندان دانشگاه مسلم علی گر نمرات کلی تعهد سازمانی %21.9 واریانس و در مرحله دوم نمرات کلی سلامت روان به میزان %8 واریانس را برای رضایت شغلی تبیین کرد. در بین کارمندان دانشگاه سیستان و بلوچستان نمرات کلی تعهد سازمانی به میزان %29.1 واریانس و در مرحله دوم نمرات کژکنشی اجتماعی به میزان %5.7 واریانس را برای رضایت شغلی تبیین کرد. نتایج آزمون t نشان داد که کارمندان دانشگاه مسلم علی گر به طور معنی داری نمرات بالاتری در مقایسه با کارمندان دانشگاه سیستان و بلوچستان در کل سلامت روان و زیر مقیاس افسردگی کسب کردند. اما تفاوت آماری معنی داری بین کارمندان دانشگاه مسلم علی گر و دانشگاه سیستان و بلوچستان در نمرات رضایت شغلی، تعهد عاطفی، مداوم، هنجاری و نمرات کلی تعهد سازمانی، نشانه های جسمانی، اضطراب و کژکنشی اجتماعی وجود نداشت. نهایتا می توان نتیجه گرفت که سلامت روان کارمندان دانشگاه مسلم علی گر وضعیت بهتری نسبت به کارمندان دانشگاه سیستان و بلوچستان دارد اما رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان دو دانشگاه مورد بررسی یکسان است.
خلاصه ماشینی:
"(Toynbee, Arnold, 1362, p: 665) Pre- Achaemanid observation on Iran- India cultural relationship The Aryan race was composed of nomadic Asian people who had invaded to south east Asia through the vast Asia- Europe plains and then the cleft between Pamir plateau and south east of the Caspian sea.
(Grishman 1372, p: 206) The archaeological records and finds introducing India Satrapy during Darius’s reign In the Achaemenid inscriptions, particularly in Behistun, Persepolis and Susa, the dependent and conquered nations have been called "Dahyava", which make us imply that the mentioned places have been given to Darius.
The statue of Darius found at Susa has an inscription in three languages of old Persian, Akkadian and Elamite on its clothes and there is also reliefs on its feet in Hieroglyph which shows the names of the vast geographical name in the Achaemenid time.
(Jacobs 1994, 243) Hindus Satrapy, as Arnold Toynbee suggests in the book "The official geography of the Achaemenids", had a common border line with Thangoush state and took up to the current Punjab state in Pakistan, the word "Hindus" originally means "people’s living place"; the people who have been mentioned and referred to as "Sindhu" in Sanskrit.
In the most Achaemenid sources and records such as the statue of Darius has enumerated the subject nations of the Achaemenid Empire- as well as the inscriptions of Persepolis and Susa besides the relief of the people carrying the throne of Darius in Naghsh-e-Rostam above his tomb, the role of India Satrapy has been taken into account."