خلاصه ماشینی:
"ماهها و سالهای متمادی، کولهبار به پشت در دهات اطراف و شهرهای خراسان گشتم و از طبیعت زیبای آن نقاشی کشیدم و گاه برای این مهم،به شهرها و روستاهای دیگر ایران نیز سر کشیدم و ماحصل این سفرها، نمایشگاههای مختلفی بوده است که بصورت فردی و جمعی برگزار شده است و آثار عرضه شده در نمایشگاهها،نوعی رئالیسم و واقعگرایی و امپرسیون از طبیعت بود و هنوز هم این سیر و سلوک ادامه دارد.
مهراف معتقد است که هنر در نفس خود انقلاب است،چون بوجود آوردن آثار نو،مستلزم شکستن سنتهای قدیم است،او میگوید: «من نیز در روند این رسیدنها،ضمن تمرین مستقیم از طبیعت،که بطور زنده انجام میگرفت و هنوز هم مرتبا انجام میگیرد-به نوعی سمبولیزم گرایش پیدا کردم که در آثار هنری و عرفانی برجستهء فرهنگ خودمان،مثل مثنوی مولوی و دیوان حافظ و امثال آن، میتوانستم پیدا کنم."