خلاصه ماشینی:
"»(ناگارجونه) نوشته حاضر کاوشی است پیرامون نظریۀ«تهی وارگی»در دین بودائی و کوششی است برای تبییناین نظریه و خاستگاه پیدایش و سیر تکون آن و از آنجاکه این نظریه عمدتا توسط نگارجونا nagarjuna حکیم و نظریهپرداز معروف مکتب«مادیمیکه» madhyamik یا راه میانه) middleway / path (تدوین ونظریهپردازی شده است ناگزیریم که به تاریخچۀ پیدایشاین مکتب و نیز شرح زندگی حکیم یاد شده بپردازیم وتوضیحات مختصری در این مورد بیاوریم و سپس به تبیینمفهوم«تهی بودن اشیاء و موجودات»و نقل اقوالپژوهشگران و صاحبنظران در مورد آن بپردازیم.
(8)ولی میتوان گفتکه بعضی از اعتبارات و اصول را باید معتقد بود یعنی یکحقیقت ثابت که همواره در حال استعلاء و ارتقاء استوجود دارد و لا غیر تنها دماغهائی که از لوث جهل منزهشدهاند آن را درک میتوانند کرد مادام که مغز آدمی&%08705FYKG087G% دارای قوۀ ادراک به حال عادی باشد نمیتواند آنحقیقت را بدرستی فهم کند بلکه تنها به روش معتاد ومعهود یا بطور نسبی آن را درک میکند،اما با اینادراک نسبی آدمی پی به حقیقت و بطلان اشیاء نمیبردبلکه برعکس واقعیت،برای آنها یک وجود حقیقی واقعیتصور میکند و در این حالت جهل و خطا و نقصان استکه انسان زائیده شده میمیرد و باز دوباره متولدمیشود.
گاهی از نظریۀتهی با لفظ) suchness (یا چنینی تعبیر میشود،زیرادر پرتو نظریۀ تهی آدمی واقعیت را همانگونه که هستبدون تحمیل هر گونه مفهوم و اندیشهای بر آن،شناسائیمیکند»(31) گونسه در شرح سوتراها که بیشتر از آن یاد کردیممینویسد:تهی یا) sunyata (را از سه لحاظ میتوانمورد تعریف و شناسایی قرار داد:1-از لحاظریشهشناسی لغات) etymologically (که از این نظر بهمعنای چیزی است که وقتی کسی به آن مینگرد،واقعاهیچ نیست."