خلاصه ماشینی:
"پیروان آئینهای آسمانی از نظر اساس باهم مشترکند،مقصود از اساس همان اعتراف بخدای یگانه،و معاد روز رستاخیز است،از این لحاظ اسلام حساب آنها را با مشرکان جدا کرده و تا حدی آئین آنان را با یک سلسله شروط برسمیت شناخته است،و با ندای بلند و رسا پیروان تمام آئینهای آسمانی را با خطاب زیر،مخاطب ساخته و میفرماید: لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی: در پذیرفتن دین اسلام اکراه و الزامی نیست، زیرا طرق هدایت و ضلالت از هم تمیز داده شده است ولی پیروان آئینهای آسمانی اگر بخواهند در کشورهای اسلامی زندگی کنند،بایست از آنجا که در پناه مسلمانان هستند؛ جزیه بپردازند،چنانکه عنقریب بیان میشود؛چیزیکه از آنها بعنوان«جزیه»دریافت میگردید؛در مصالح آنها بکار میرفت،و آنها هم بازاء حفاظت از جان و مال خود میپرداختند.
قائد بزرگ اسلام بخوبی میداند که برنامۀ او بهترین برنامههاست؛ضامن سعادت و سیادت برای عموم بشر است،و با فکر نافذ خود میدانست که گروههای گوناگون که تمام پیرو ادیان آسمانی انبیاء گذشته هستند اگر هم استقلال دینی؛و هم استقلال سیاسی داشته باشند؛بطور مسلم روزی ضربات محکمی بر پیکر اسلام و مسلمانان وارد میسازند و در نتیجه با از بین رفتن چنین برنامه صحیح خسارت جبرانناپذیری جامعه بشریت وارد میشود؛از این نظر؛آنان را در اختیار دین آزاد گذارده ولی حق آزادی سیاسی و استقلال را بمنظور حفظ قوانین آسمانی(اسلام)از آنان سلب نموده،و آنها را از هرگونه تجمع و دستهبندی سیاسی بازداشته است."