خلاصه ماشینی:
بدین جهت است کهاز طرح آنها خودداری میکنیم و میپردازیم به اثباتاین حقیقت که حقایقی که در جهان هستی در ارتباطعلمی و عملی با آنها قرار میگیریم،بر دو قسم عمدهتقسیم میشوند:ثابت و متغیر.
انواع ثابتها با نظر به اصالت و وسعتمفاهیم آنها به عنوان مقدمه باید بدانیم این مسأله نیازی بهتذکر ندارد که معنای ثبوت و ثابت غیر از سکون وساکن طبیعی است که در ابعاد فیزیکی و شیمیاییاشیا مشاهده میکنیم.
این ثابتها را درارتباطهای چهارگانه باید مورد بررسی قرار داد: 1-ارتباط انسان با خویشتن.
یعنی: (به تصویر صفحه مراجعه شود)1-چون انسان دارای کرامت و حیثیت ذاتی است،پس این کرامت و حیثیت،باید میان انسانها مراعاتشود،مگر دربارۀ کسی که به سبب انحراف از قوانین،کرامت ذاتی را از خود سلب کرده باشد.
معنای تغیر در احکام اولیه آن نیست که ایناحکام برای زمانی معین و یا در موقعیتی خاص دربارۀموضوعات خود وضع و مقرر میشوند و سپس با منقضیشدن آن زمان یا آن موقعیت خاص و یا انتفاء موضوعاتآن احکام،از بین میروند،مانند اینکه اصلا وضع ومقرر نشده بودند،بلکه با نظر به توضیحی که میدهیم،از قبیل منتفی شدن حکم به جهت انتفاء موضوعخویش است،زیرا احکام اولیه مستند به نیازهایثابت در ارتباط با مصالح و مفاسد واقعی از قبیل قضایایحقیقیه هستند که موضوعات آنها ذاتا دارای مصالح یامفاسد میباشند.
این روایت شریفه،اشارۀ بسیار لطیفی به اصل بهوجود آمدن پدیدۀ بردگی دارد و آن تفاوت انسانها درقدرت و ضعف استعدادی مغزی و روانی و عقلی استکه ایجاب کرده است ادارۀ امور بعضی از مردم دراختیار برخی دیگر قرار بگیرد.