خلاصه ماشینی:
"» ناصر الدین شاه،پس از این اقدام تاریخی،دیگر نمیخواست صدراعظم داشته باشد،بلکه مایل بود،کارها را بین چند نفر وزیر تقسیم کند و هریک را در کار خود مستقل نماید و سروکار آنها را با خود قرار دهد تا از حال رعیت،بهتر 2lآگاه شود،و نیز،هرگاه امر مهمی پیش بیاید،شورایی از وزیران تشکیل شود و هریک نظر خود را در آن زمینه اظهار کنند و به عرض شاه برسانند تا امر شاهانه، قدرت اجرا به آن بدهد؛درهرحال،امضای کلیه امور،به عهده شاه بود تا هیچ کاری بدون امر قبلی او،قابل اجرا نباشد و برای اجرای این نظر،دستخطی صادر کرد و کارها را به شش قسمت(وزارت داخله،وزارت خارجه،وزارت جنگ، وزارت مالیه،وزارت عدلیه،و وزارت وظایف و اوقاف)تقسم و هریک را به یکی از رجال واگذاشت2.
میباید چنانکه الی حال،خاطر همایون را،در تصدی مهمام خارجه،آسوده و راضی ساخته،در انضباط و انتظام سایر مهمات و امور مرقومه،به تخصیص نظم مهام ولایات سرحدیه سپرده به خود-چنانکه شایسته کفایت و کاردانی اوست-جهدی وافی مبذول داشته،در انتظام سرحدات (به تصویر صفحه مراجعه شود) و وصول و ایصال مالیات و آسایش رعیت وآبادی ولایات و تحصیل امنیت،با کمال اقتدار و اختیار،بدون مداخله احدی-به نحوی که مرقوم و مسطور است-مجاهده و مبالغه کامله به عمل آورد؛و در رسانیدن مقررات و اخراجات مأمورین خارجه،اهتمام تمام به تقدیم برساند؛و در ساختن راهها-آنچه صرفه و صلاح دولت را بداند-با حفظ حقوق دولت از مداخله خارج و رعایت شرایط و داد و حسن مراوده با دول متحابه و تفتیح کل سفارتخانه و کارپرداز خانههای دولت علیه،لوازم کفالت و کفایت را،مرعی و ملحوظ دارد."