خلاصه ماشینی:
"به عنوان مثال،روند افزایش یا کاهش دانشآموختگان در برنامههای توسعه اجتماعی-اقتصادی و یا تغییر در نظام وضعیت انتخاب و تعداد اعضای هیأت علمی مؤسسات آموزش عالی میتواند به کمک شاخصها انجام گیرد.
با توجه به اهمیت این تقسیمبندی،در زیر به تعریف هر یک از آنها پرداخته و نسبتهای مورد نظر در هر یک را به تفصیل بررسی مینماییم: 1-شاخصهای ساختی2 این شاخصها نشان دهنده وضعیت اجرایی نظام آموزش عالی و روابط بین آنهاست.
برخی از شاخصهای مالی مؤسسات آموزش عالی میتوانند به قرار زیر باشند: الف)نسبت هزینههای عمرانی مؤسسه به کل هزینههای آن ب)نسبت هزینههای کارکنان به کل هزینههای مؤسسه ج)نسبت هزینهسرانه دانشجو در مؤسسه به متوسط هزینهسرانه دانشجوئی کشور این شاخص میتواند یکی از معیارهای بسیار مناسب مالی در هر دانشگاه تلقی گردد.
و)نسبت پرداختیهای مؤسسات آموزش عالی به اعضای هیأت علمی و کارکنان غیر هیأت علمی 6-شاخصهای کالبدی علاوه بر تأمین بودجه و نیروی انسانی مورد نیاز،آموزش دانشجو تابع شرایط و امکانات کالبدی نیز میباشد که میتوان آنها را به صورت زیر تقسیمبندی نمود(مشاور،1365) 1-فضای آموزشی:شامل کلاس عمومی،کلاس خصوصی،اتاقهای سمینار،آزمایشگاهها،کارگاهها و اتاقهای اعضای هیأت علمی 2-فضای کمک آموزشی:شامل کتابخانهها،اتاقهای اداری گروههای آموزشی، بوفه و دیگر خدمات وابسته به گروههای آموزشی 3-فضاهای خدماتی و رفاهی:شامل سلف سرویسها،آمفی تئاترها، مرکز دانشجویان،تالارهای ورزشی،سازمان مرکزی دانشگاه و دیگر مراکز خدماتی و رفاهی 4-خوابگاههای دانشجوئی و مسکن استادان یکی از رایجترین شاخصهای کالبدی شامل میانگین سرانه فضای کالبدی است که از نسبت کل فضاهای کالبدی هر مؤسسه آموزش عالی به تعداد کل دانشجویان همان مؤسسه در گروههای مختلف آموزشی به دست میآید."