خلاصه ماشینی:
"این تغییر بدان گونه بوده که تمایز ریشه بنیادین و شاخههای فرعی را از یکدیگر ناممکن ساخته است؛اما چقدر چهره تئاتر دههء هشتاد از این فاصله زمانی ایمن و بدون تغییر مینماید،و چه تغییر ناخوشایندی،به تقریب ده سال پس از نخستین چاپ کتاب من به نام«بازیگر بودن»(اصل بازیگری)،پا به عرصه وجود نهاد.
شکوه و عظمت تئاتر بریتانیا که وزیران میراث ملی و هیأت جهانگردی همیشه با آب و تاب آن را تحسین میکردند، بنیانش آموزش،تجارب و سنتها بود که امروز هر کدام از این سه عامل به طور کلی دستخوش زوال گردیدهاند و بدیهی است که بدون آنها تئاتر هم موجودیتی نخواهد داشت و در این مسیر زوال آموزش نخستین عاملی است که نابود میشود.
دانشکدههای دراماتیک تنها از طریق پشتوانه مالی مقامات محلی و شهریههای خصوصی تا پیش از بالا رفتن تورم توانستند موجودیت خود را حفظ کنند و عوامل اقتصادی حاکم را که به تدریج زیربنای آنها را تخریب میکرد،به نفع خود تغییر دهند مقامات محلی دیگر از پرداخت هزینه آموزش بازیگران خودداری کردند و فقط برخی از آنها بورسیههایی در اختیار دانشجویان قرار میدادند.
حرف من به(به تصویر صفحه مراجعه شود) جان گیلگود بازیگران این است که«بازیگری باشید که باید باشید و تواناییاش را دارید و اجازه ندهید که شما را از رسیدن به آن بازدارند».
این نکته به راستی شایان ذکر است که هر چند سیموس هینی همیشه خود را در چارچوب مضامین خاص ایرلندی قرار داده است،اما زبان شعرش به طور عمیق متأثر از هیچ میراث خاص انگلیسی نیست."