چکیده:
بحث «نقش شخصیت ها در تاریخ» از مباحث مهم فلسفه نظری تاریخ و جامعه شناسی تاریخی
پویا (کلان) است. با توجه به تعریف های مختلف از عنوان شخصیت در علوم مختلف و حتی
از نگاه فیلسوفان تاریخ، منظور از شخصیت در این پژوهش، مجموعه ویژگی های روحی و
جسمی یک فرد است، اعم از این که این فرد از نخبگان و نوابغ باشد یا یک فرد عادی.
این تعریف با تعریف جامعه شناسی جدید و نیز تعریف برخی فلاسفه تاریخ از شخصیت،
منطبق است.
منظور از تاریخ در مباحث فلسفه تاریخ و جامعه شناسی تاریخ پویا، فرآیند کلی حوادث و
تحولات جوامع انسانی در طول زمان است که معمولا پدیده ای ورای رخ دادها و انسان
هاست و نیز هویتی مستقل از رخ دادها و اشخاص و محیط بر آن ها دارد.
درباره نقش شخصیت ها در تاریخ، نظریه ها و مکتب های گوناگونی وجود دارد. آیین اسلام
نیز در این زمینه دیدگاه خاصی دارد. در این پژوهش، دیدگاه ها و نظریه های مختلف،
طرح و نقد می شود و دیدگاه اسلام تبیین می گردد.
خلاصه ماشینی:
این، از آنجا که ادیان الهی نیز در موضوعات مختلف و از جمله در مورد انسان وجایگاه او در جهان هستی و نوع رابطه او با جهان خارج و محیط اطراف خود و درنهایت، نقش انسانها در فرایند تحولات جامعه و تاریخ سخن بسیار گفتهاند،موضوع این پژوهش در حوزه علوم دینی، بهویژه علم کلام نیز قرار میگیرد.
ر. ک: حسینعلی نوذری، فلسفه تاریخ: روششناسی و تاریخ نگاری مجموعه مقالات، ص 79؛ مارتین البرو، مقدمات جامعهشناسی، ص 47، 49، 50 و 52؛ ریمون آرون، مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعهشناسی، ص 4، 5، 9، 26ـ28، 45، 52، 68ـ69، 89،91ـ93، 115ـ116، 127، 134، 164، 176ـ177، 190، 347ـ348، 353 و 362 ؛ لوییس کوزر و برنارد روزنبرگ، نظریههای بنیادی جامعهشناسی، ص 30،40 ،70، 403، 405، 409، 501 ـ 502 و 561 ؛ علی شریعتی، روش شناخت اسلام، ص26ـ27؛ مرتضوی، همان، ص 5ـ9؛ دبلیو.
البته لازمه نفی هویت مستقل«تاریخ» آن است که آنگاه که سخن ازفلسفه تاریخ به میان میآوریم، قهرا منظور ما از«تاریخ» همان رویدادها و تحولات جامعه بشری باشد و نه امری ورای«رویدادهاو افراد»، چنانکه بنا بردیدگاه وجود هویت مستقل برای تاریخ، این «رویدادها وافراد» درون «تاریخ» قرار میگیرند نه اینکه خود «تاریخ» باشند.
فرضیه این پژوهش (در چارچوب نظریههای چند عاملی درباره موتور حرکتتاریخ و تحولات تاریخی و اجتماعی) این است که شخصیتهای بزرگ سیاسی،اجتماعی، نظامی، فرهنگی و علمی در هر سطحی از نفوذ واقتدار باشند، تنهابازیگران صحنه تاریخ نیستند، بلکه همه افراد با اراده آزاد خود و در چارچوبسنتهای الهی (قوانین طبیعی و اجتماعی جبری و تکوینی) در تحولات اجتماعی ر.
دیدگاه اسلام در مورد نقش شخصیتها در روند کلی تحولات اجتماعی و تاریخی، اسلام نیز برنقش تاریخ ساز افراد با ایمان، فرهیخته و با اراده تأکید دارد.