خلاصه ماشینی:
"ج)مشکل مربوط به قضایای ریاضی براساس معیار پوزیتیویستی،قضایای ریاضیرا،که نه اثبات تجربی را برمیتابند و نه جزءقضایای تحلیلیاند،باید بیمعنا تلقی کرد،اما بداهت قضایای ریاضی به حدی است که&%11214NMZG112G% (به تصویر صفحه مراجعه شود)بلاچ از اندیشمندان صاحبنظر در زمینۀ زبانشناسی،زبان رابانحویکسان دانسته و بر این باور است که معناشناسی عبارت است از مطالعۀقواعد ترکیب و تلفیق گفتار یا بررسی فحوای گزارهای گفتار هیچ دانشمندی به خود اجازۀ پذیرفتن چنیننتیجهای را نمیدهد.
اصلتحقیقپذیری حتی بابخشهایی از علم نیزسر ناسازگاری دارد ودر صورتی که بپذیریماین اصل برخیگزارههای دینی رابیمعنا میسازد،بایدبپذیریم که بخشی ازگزارههای علمی را نیزنامعتبر میسازد نظر،منطق بر ساخته از ویژگی انعطافپذیریقالبهای زبانی است و اگر این جنبۀ مهمنادیده گرفته شود دیگر هیچ استدلالی رانمیتوان مطرح کرد و در این صورت دومقولۀ منطق و بررسی(تبیین)،مجال ظهور وبروز نداند که این قضیه نیز سبب اضمحلالمعناشناسی خواهد شد.
جمعبندی با توجه به مباحثی که مطرح شد بهویژهتبیین مفهوم اثباتپذیری و تحقیقپذیری ازنگاه جان هیک و نیز ذکر این نکته که ادعایمحوری دین،یعنی«خدا وجود دارد»،نیزویژگیهایی شبیه به ویژگیهای اثبات داردمیتوان نظریات هیک را در این باره چنینجمعبندی کرد: 1<مفهوم اثبات به معنای مرتفع ساختنتمامی زمینههای شک معقول از دامان صدقبرخی گزارههاست؛ 2<مرتفع ساختن شک به معنایرفع شک معقول از ذهن افراد است(بعدروانشناختی)؛ 3<چیستی و ماهیت تجربهای کهزمینههای شک معقول را مرتفع میسازدوابسته به موضوع در حال بررسی است؛ 4<اثبات عمدتا به معنای اثباتپیشبینیهاست و پیشبینیها نیز اغلبمشروط هستند؛ 5<در برخی موارد نسبت میان اثبات وابطال متقارن نیست؛ 6<اثبات قضایای ناظر به واقع الزاما بهمعنای اقامۀ برهان منطقی نیست."