چکیده:
در حوزه مطالعات دینپژوهشی، رویکرد اجتماعی به دین، از این جهت اهمیت دارد که همواره جامعه بهصورت نظام اجتماعی با دین به مثابه نهاد اجتماعی، همسویی داشته است و دین را مجموعه عقاید، اخلاق و مقرراتی برشمردهاند که برای اداره امور اجتماعی و پرورش انسانها ثمرهبخش باشد. این واقعیت همانا نگرش کارکرد گرایی دین به اجتماع را که به شناخت رابطه دین و انسانها و کارکردهای آن بهصورت پدیده اجتماعی میانجامد تعیین میکند.
بر این اساس، چارچوب نظری مقاله حاضر چنین است: بررسی تعاریف مفهومی دین و دستیابی به وجوه مشترک مفهومی مابه الاشتراک دینپژوهان، تحلیلی بر رویکردهای روانشناختی، کارکردگرایی اجتماعی از دین به منظور تأیید این فرضیه که در هدایت مردم به وسیله آموزههای دینی و اصول راهبردی آن فراتر از انگیزههای مادی در روابط اجتماعی است و بر نوعی جهانبینی اتکا دارد که تکامل جوامع بشری را در رسیدن به علت حاکم بر جهان هستی و باور به خدا تقویت میکند.
خلاصه ماشینی:
"بر این اساس، چارچوب نظری مقاله حاضر چنین است: بررسی تعاریف مفهومی دین و دستیابی به وجوه مشترک مفهومی مابه الاشتراک دینپژوهان، تحلیلی بر رویکردهای روانشناختی، کارکردگرایی اجتماعی از دین به منظور تأیید این فرضیه که در هدایت مردم به وسیله آموزههای دینی و اصول راهبردی آن فراتر از انگیزههای مادی در روابط اجتماعی است و بر نوعی جهانبینی اتکا دارد که تکامل جوامع بشری را در رسیدن به علت حاکم بر جهان هستی و باور به خدا تقویت میکند.
تکامل خرد از جنبه عملی در عدالت است؛ یعنی رهبری و تسلط خرد بر تمام نیروهای جسمی و روحی بشر؛ اما باید توجه داشت که این اندیشه و عدالت در دنیای واقع از سه راه کلی در اختیار ما گذاشته میشوند: یکی از راه گروهی است که اندیشهها و اصول عدالت خود را از نیروی عقل و تجربه خویش ناشی میدانند بدون آن که خودشان را وابسته به جهان بالا بدانند.
نتیجهگیریتوجه به روابط انسان با خویشتن، محیط پیرامونی خویش و جامعه در تعبیر آیات قرآنی نشان میدهد که جامعه شناختی دین، مفهومی فراتر از انگیزههای مادی در روابط اجتماعی افراد دارد و به نوعی جهانبینی خاص در تبیین روابط انسانها در مناسبات اجتماعی متکی است که تکامل جوامع بشری را بر پایه علت غایی حاکم بر جهان هستی و باور به خدا ترسیم میکند و در مناسبات اجتماعی راه و روش دستیابی به یک نظام ارزشی را معین میکند."