خلاصه ماشینی:
"هنگامی که جنگ پایان یافت،آنها هم علاقه قومی به اسلاو جنوبی پیدا کردند و با هم و با سرعت زیادی تحت رهبری صربها دولت سلطنتی صربستان، کرواسی و اسلونی را به وجود آوردند که در اول دسامبر 1918 موجودیت خود را در بلگارد اعلام کرد اکثریت صرب از ابتدا،واقعیت رسیدن به صربستان بزرگ را با اتحاد همه صربها در نظر داشتند و ملیتهای دیگر تا هنگامی که ادعایی نداشتند،در این حکومت مورد قبول بودند.
مسخرهترین دولت ایجاد شده،«جمهوری مستقل کرواسی» بود که به رهبری«آنته پاولیچ»رهبر افراطی اوستاشا و با حمایت دولتهای محور به وجود آمد این کشور تازه،سواحل خود را در دریای «آدریاتیک»به ایتالیا واگذار کرد و در حالی که به دو منطقه تقسیم شده و شمال آن تحت نظارت ارتش آلمان و جنوب آن در تصرف ارتش ایتالیا بود، تصمیم به انتخاب شاهزاده ایتالیایی«آمون فون اسپولتو»تحت نام«تومپسلاو دوم»به پادشاهی آن کشور گرفت.
«تیتو»در کنار این کار نظامی،سعی کرد رهبر تشنیک،«میخالویچ»را نیز به انعقاد پیمانی با پارتیزانها تشویق کند ولی رهبر«تشنیک»،«تیتو»را که زبان صرب و کرواسی را با لهجه روسی تلفظ میکرد،به عنوان جاسوس روسها به حساب میآورد و پیمان(به تصویر صفحه مراجعه شود) بستن با یک کمونیسم برای این افسر قدیمی گارد سلطنتی غیر قابل تصور بود.
از آنجا که پارتیزانها در درجه اول بر ضد نیروهای نازی میجنگیدند،خشم نیروهای آلمانی نیز نسبت به آنها هر روز فزونی گرفت به طوری که«میلوان جیلاس»در کتاب«جنگ پارتیزانی»خود مینویسد:«نازیها تهدید خود را عملی کردند و برای هر سرباز آلمانی که کشته میشد،صد نفر از افراد عادی را اعدام میکردند."