خلاصه ماشینی:
"از آنجا که چند کشور با سیاستهای آزادسازی،به نتایج نسبتا موفقی دست یافتهاند،این توهم پیش آمده است که آزادسازی بیشتر و هرچه سریعتر،حتما دارای نتایج مثبتی خواهد بود به همین دلیل،برای توضیح این که آزادسازی اقتصادی درچه شرایطی میتواند همراه با نتایج مثبت اقتصادی باشد،ابتدا به مفاهیم متفاوت آزادسازی پرداخته و سپس سه دهه تجربه دولتی کردن فعالیتهای اقتصادی با بررسی تجارب چند کشور مرور میشود.
در این خصوص به عوامل زیر میتوان اشاره کرد: 1-الگو برداری از راهبرد توسعه اقتصادی شوروی:دولت شوروی برپایه آموزههای مارکسیسم،بطور قابل توجهای خود را در فعالیتهای اقتصادی درگیر کرده و در زمینه دفاع در مقابل حملات آلمان در جنگ دوم جهانی و دست یابی به نرخ رشد بالائی از انباشت سرمایه،موفقیتهائی نشان داده بود.
بروز بحران مالی در اکثر کشورهای درحال توسعه همراه با بحران جهانی در دهه 1970 موسسات وام دهنده بینالمللی از قبیل بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول را متقاعد کرده بود اصلاحات ساختاری و کاهش مداخله دولت در اقتصاد این کشورها امری ضروری است.
این مطالعات نشان میدهد که در دهه 1980 فروش قسمتی یا تمام سهام موسسات بزرگ دولتی به بخش خصوصی تنها در پانزده کشور درحال توسعه بطور کامل و برطبق برنامه انجام شده است که تعداد آنها از 100 موسسه تجاوز نمیکند.
گذشته از این مسئله،طرحهای آزادسازی در بسیاری از کشورهای درحال توسعه در شرایطی که جامعه مواجه با بحران اقتصادی بوده اتخاذ شده و از آنجاکه عامل اصلی بروز بحران،دولتی بودن شرکتها نبوده است،لذا خصوصی کردن واحدهای اقتصادی ممکن است در رفع بحران اقتصادی تأثیری نداشته باشد."