خلاصه ماشینی:
"دوم اینکه همواره از بخش عظیمی از ثروتهای معدنی آفریقا،آسیا و آمریکای لاتین،در خارج از قلمرو اقتصاد ملی کشورهای نو استقلال استفاده میشود و سوم اینکه اکثریت قاطع این کشورها از منابع بالنسبه محدودی از مجموعه مواد معدنی برخوردارند که برای بهرهوری در پروسه تولید کشاورزی-صنعتی مدرن کافی نیست.
در عین حال این واقعیت را باید در نظر گرفت که عملکرد یک کارتل تحت تاثیر شدید اوضاع عمومی اقتصادی(که تقاضا را مشروط میکند)مسابقه تسلیحاتی که کمیتهای مهمی از منابع معدنی را میبلعد و پیشرفت علمی و فنی که تقاضای انواع جدید مواد اولیه و انرژی را ایجاد میکند،قرار دارد.
در چنین وضعی انحصارات بینالمللی نفت چه عکسالعملی خواهند داشت؟آیا آنها کشورهای روبه رشد را در استخراج هیدروکربورها به حال خود میگذارند و از تولید مواد اولیه انرژیزا در سرزمینهای غرب طرفداری میکنند و یا این که سرمایههایشان را در استفاده از منابع جدید انرژی به کار خواهند انداخت؟ به نظر میرسد که چنین تحولی در میان مدت منتفی نباشد.
(جدول شماره 2) در مجموع،تقاضای مواد اولیه در کشورهای رو به رشد،در مقیاس بسیار وسیعی در کشورهای غربی شکل میگیرد و ساختار باز تولید صنعتی و تقسیم کار بینالمللی از این ناحیه تحمیل میشود،زیرا بخشهای پایه صنایع آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین بیش از بازار داخلی برای بازارهای خارج فعالیت میکنند.
به این جهت و به رغم کامیابی موقت برخی کشورهای رو به رشد و صادرکنندگان مواد اولیه،در مجموع،این کانون سیستم جهانی صنعت(بخشهای رقیب بسیار مدرن،مراکز پژوهش و موسسات عمده مالی)است که شرایط کار را به حاشیه خود(بخش مواد اولیه معدنی،شاخههایذ پایه صنایع سنگین و سبک)دیکته میکند."