چکیده:
جامعه اسلامی نمی تواند از آزادی های مشابه آزادی های غربی و شرقی بهره گرفته و نظام سیاسی ـ اجتماعی خود را بر آن مبانی، تنظیم کند. بلکه می بایست نقشه راه خویش در عرصه تامین آزادی های سیاسی را بر بستر مبانی مورد قبول اسلامی قرار داده و خرده نظام مطلوب خویش در عرصه آزادی های سیاسی را در راستای کلان نظام سیاسی ـ اجتماعی قرار دهد. طبیعی است این منطق، موجب رویکرد متفاوت در مسائل اساسی نظام سیاسی مانند آزادی بیان، انتخابات، مشارکت سیاسی، احزاب و ... شده و گستره، معیارها و مصادیق متفاوتی را در این عرصه ها از گونه غربی و شرقی آن، رقم می زند. این تحقیق درصدد است مبانی آزادی با قرائت مذکور را با عنایت به آموزه های اسلام و با تاکید بر دیدگاه های آیت الله خامنه ای مورد عنایت قرار دهد.
An Islamic society cant have such freedoms as west and east and found its socio-political system upon them. Rather it should base its road map on acceptable Islamic foundations in order to provide political freedoms. It should also direct its desirable subsystem in the field of political freedoms in line with macro policies for the socio-political system. Obviously this argument will lead to different approaches in fundamental issues of any political system such as freedom of speech, elections, political participation, factions etc. and creates different scopes, criteria and instances in these fields, western or eastern. This study is about to investigate foundations of freedom through the abovementioned interpretation considering Islamic teachings while emphasizing on ayatollah Khamenei's viewpoints.
خلاصه ماشینی:
در سوی مقابل نظام سرمایهداری، هرگاه مطابق منطق مادیگرای کمونیستی گرچه انسان، ماهیت خویش را در همین دنیا جستجو کرده و رهایی از ماوراءالطبیعة را مقوم ماهیت انسان بداند، لذا جنس آزادیهای در نظر گرفته شده برای انسان نیز از جنس آزادیهای مادی قرار دارد، لکن با عنایت به اینکه غرض از آزادی در این مکتب، رهایی از سلطه سرمایهداری و حاکمیت فراگیر طبقه کارگر بر امور جامعه است، لذا جنس آزادیهای آنها در راستای تحقق به این هدف تنظیم شده و آنچه در این نگرش، مانع آزادی تلقی میشود، ارکان و مؤلفههای نظام سرمایهداری مانند حق مالکیت خصوصی، آزادی رسانهها، تکثر احزاب و ...
با توجه به تأکید این تحقیق بر شناخت آزادی در نظام معرفتی اسلام، برداشت آموزههای دینی در خصوص این سه عنصر مرتبط با مقوله آزادی از نظر میگذرد: آزادی در نظام معرفتی اسلام در نقطه مقابل دو نظام سیاسی سرمایهداری و کمونیستی، قرائتی متمایز از آزادی در نظام سیاسی مبتنی بر آموزههای اسلامی وجود دارد که مطابق آن، گرچه انسان در عالم ماده قرار داشته و بسیاری از نیازهای وی از جنس نیازهای مادی است، لکن آنچه ماهیت انسان را شکل میدهد، اموری است که ریشه در ماوراءالطبیعة داشته و در سایه توحید الهی و معرفت و عبودیت خداوند معنا مییابد.
از سوی دیگر، حاکم نیز آزاد نیست هر رفتاری را از خود بروز دهد و میبایست براساس منطق عدالت رفتار کند، این محدودیت موجب خواهد شد تنها شایستگان بر اریکه قدرت سیاسی تکیه زده و منافع مادی و سعادت معنوی مردم و جامعه را تأمین کرده و آن را در راستای کمال سوق دهند.