خلاصه ماشینی:
"بدون چون و چرا،همین امر نویسندگان را از سدهء پیشین تاکنون برانگیخته که برای دیدن این جامعهء عجیب از اقیانوس اطلسگذر کنند، جامعهای که نه تنها با فضاهای عظیم آبی،بلکه در اثر یک فرض از بقیهء جهان جدا افتاده است؛پیش فرضی که بنابرآن کلیه جوامع پیشین هماره ناکامل بودهاند،تا آنگاه که آمریکا پدید آمده و الگوئی به آنان عرضه داشته و همگان ناگزیر باید روزی از آن پیروی کنند.
در هنگام اقامت در قارهء آمریکا،ناظران بیگانه-«توکویل»،«دیکنز»رماننویس، «بریس» (Bryce) سفیر،«کنت فون کیسر لینگ»،«ژرژ دوهامل» (Georges Duhamel) «ماریتن» (Maritain) -کوشیدند معنای دموکراسی آمریکائی را بفهمند،جهه از آنرو که گمان میبردند در آنجا راز و رمز روابط مسالمتآمیز کلیسا و حکومت را خواهند یافت(مارتین)،و چه از آنرو که مانند توکویل و کیسرلینگ میخواستند بدانند که آیا دین و فرهنگ در یک رژیم دموکراتیک میتواند ماندگار باشد،یا برای دریافتن این نکته که آیا دموکراسی و آزادی باهم سازگار است یا نه.
سناتور«فولبرایت»،رئیس کمیسیون امور خارجی در سنای آمریکا نوشت(البته نه بهگونهء انتقادی)که چنانچه «امپراتوری آمریکا»تحقق یابد(این امر تحقق نخواهد یافت مگر در پایان تاریخ)،این امپراتوری از دیگر امپراتوریها متفاوت خواهد بود:نوع دوست، خواهان همداستانی دیگر اقوام و ملل،آماده برای یاری بینوایان و پخش کردن رونق و رفاه.
ازاینرو این جامعه خود را دارای برترین وجودان اخلاقی میداند و برای عملی کردن خواستههایش دست به گیج کنندهترین و حیرتانگیزترین طرحها و نقشهها میزند،مردم جهان باید چشم به راه باشند که آمریکا دگرگون کردن هر ملت و هر حکومت،برای تغییر دادن احساس باطنی هر قوم نسبت به رسالت و راه زندگی ویژهاش دست به اقدامات پیاپی بزند."