خلاصه ماشینی:
"افسانهء کوششهای دیپلماتیک برای پایان دادن به بحران در میان افسانههایی که از سوی ایالات متحده و همپیمانان آن تبلیغ میشد،هیچ یک به اندازهء این افسانه که چون عراق از توجه به همهء راهحلهای دیپلماتیک خودداری کرده،ایالات متحده ناچار از توسل به جنگ با آن شه،کورکورانه از سوی رسانههای همگانی و مردم غرب پذیرفته نشده است.
آن دسته از کوششهیا دیپلماتیک ایالات متحده که برای وادار کردن نیروهای عراقی به عقبنشینی از کویت صورت میگرفت و به آگاهی همگان میرسید،در واقع چیزی نبود جز فرمانهایی خشک که هدف واقعی آنها تحقیر صدام حسین بود نه کشاندن او به مذاکره و دادن این فرصت به او که هم از کویت عقبنشینی کند و هم ظاهر آبرومندی برای خود حفظ نماید.
شاید بتوان چنین پاسخ داد که حملهء عراق به کویت فرصت بینظیری در اختیار ایالات متحده قرار داد که غول تازهای در هیأت یک کشور جهان سومی خشن و نابخرد بتراشد و آن را جایگزین «توطئه بینالمللی کمونیستی»کند که زمانی دراز فکر و ذکر سیاستگران و مردم آمریکا را به خود مشغول داشته بود.
دلیل واقعی تأکید صدام بر مسأله فلسطین به دست آوردن حمایت بیشتری در جهان عرب و فراهم کردن ابزاری برای چانهزنی با غرب بود:اگر غرب با استفاده از قطعنامههای سازمان ملل به عراق فشار میآورد که از کویت عقبنشینی کند،عراق هم میتنوانست به نوبهء خود خواهان اجرای قطعنامههای پیشین سازمان ملل در مورد عقبنشینی اسراییل از زمینهای اشغالی شود.
ایالات متحده با حضور نظامی خود در خلیج فارس،به احتمال زیاد پیوندهای اقتصادی نزدیکتری با دولتهای ثروتمند تولیدکنندهء نفت در منطقه برقرار و از این راه موضع رقابتی خود را با اروپا تقویت خواهد کرد."