خلاصه ماشینی:
"این امر از راههای متعدد صورت میگیرد که مهمترین آنها عبارت است از:مذهب خواستههای مادی قشر ویژهء جامعه را در قالب اشکال ایدئولوژیک ریخته و آنها را به عنوان حقایقی ابدی معرفی مینماید؛ناخشنودی و نارضایی اقشار پایین جامعه را در درون آرزوهای دنیایی دیگر(دنیایی غیر از دنیای مادی کنونی)کانالیزه میکند؛و جایی که ستیز و کشمکش اجتنابناپذیر است،آن را به طرف اشکال مراسم مذهبی(جایی که ستیز و کشمکش تطهیر،تهی،و بیضرر میشود)هدایت میکند.
4از میان این مذاهب میتوان جنبشهایی مانند جنبش استقلالطلب مذهبی آفریقا (African Independent churches) ،«رقص ارواح آمریکائیان شمالی» (The North American Ghost Dance) و آئینهای دینی ملانزی (The Cargo Cults Of Melanesia) را نام برد،که در آنها مذهب وسیلهء مؤثری در جهت صفآرایی برای مقاومت در برابر مذهب، ایدئولوژی و ارزشهای تحمیلی قدرتهای استعماری،و در بعضی موارد حکومتهای استعماری بود.
نهادهای مذهبی تأسیس میگردد و کارمندان حرفهای برای تبلیغ این مذهب در سراسر جامعه استخدام میشوند،و گروه حاکم،به خاطر علاقمندی شدیدی که به موفقیت چنین تبلیغی دارد،این نهادها و افراد را به طرق مختلف حمایت میکند؛انحصار و/یا مدیریت آموزش و پرورش اغلب در اختیار آنها قرار میگیرد؛بالاتر از این،«مذهب محافظهکار»ممکن است به صورت یک دولت مذهبی تأسیس گردد و عضویت در آن و پیروی از آن برای همهء شهروندان الزامی شود.
اما برتری کامل همیشه دور از دسترس است و این مذهب با مقاومت شدید بخشهای مختلف مردم روبرو میشود،به ویژه از طرف کسانی که دلیل مهمی برای نارضایتی از شرایط موجود دارند و بیشتر از همه نسبت به گروه حاکم بیگانه هستند."