خلاصه ماشینی:
"برای صلح،ثبات و همکاری در میان کشورهای پیشرفتهء صنعتی و نیز آزادی سیاسی به درستی پیششرط پیشرفت اقتصادی قلمداد میشد ولی باور بسیاری از رهبران سیاسی و فکری جهان سوم-و خیرخواهان آنها در دیگر کشورها-دایر بر اینکه استعمارزدایی از قلمروهای ماوراء بحار لزوما منجر به توسعهء بیوقفه و حتی سریع اقتصادی خواهد شد،اغراقآمیز بود.
6 مالتوس نظریهء انباشت سرمایهء اسمیت و ریکاردو را پذیرفت ولی از آن برای اثبات بیثباتی ذاتی نظام سرمایهداری بهره جست،استدلال وی چنین بود:اگر نرخ دستمزد دریافتی و مصرفی کارگران در حد بخورونمیر باشد و سرمایهداران نیز پول کمی را صرف مصرف خود سازند،در این صورت مصرف کل کمتر از بازده کل خواهد نشد و مصرف ناکافی،سرمایهگذاری اندک و بیکاری خواهیم داشت.
اینها دلایل اصلی استقبال شایان کشورهای توسعه یافتهء نوپا از منابع ارزی کافی عرضه شده از خارج از اقتصاد-کمک خارجی، اعتبارات خارجی،یا در واقع درآمدهای نفتی-است:چنین منابعی میتواند در زمینهء انباشت سرمایههای بومی و خارجی مکمل که آنچه تا حد زیادی تعیینکنندهء اشتهای شدید کشور به منابع ارزی است تکنولوژی انتخاب شده از سوی کشور،عادات مردم آن برای مصرف و پسانداز،و توانایی آنها برای صادرات است.
برخی از کشورهایی نیز که از تولید نفت کمی برخوردار بودند بهویژه پس از *ممکن است حضور شرکتهای چند ملیتی در کشورای توسعهنیافته صرفا یا عمدتا برای پیشبرد آرمان توسعهء اقتصادی نباشد،ولی این حکومت خود کشور میزبان است که اگر آنها را دعوت نکند،دستکم به داخل کشور راه میدهد.
Katouzian,The Politi Iran,London:Macmillan,and New York University Press,1981,chapter 18.
Modern Economic Growth,London:Yale Report,1981,New York:United Nations,1981:and Simon See further,World Bank,World Development Report, University Press 1966."