خلاصه ماشینی:
"براساس محاسبات صندوق بین المللی پول،تجارت روسیه چیزی در حدود 22% تولید ناخالص داخلی است که از این میان 13%با دیگر مناطق شوروی پیشین و فقط اندکی بیش از 9%آن به مفهوم اخص کلمه،صفت«خارجی» را با خود یدک میکشد.
مضافا اینکه صادرات روسیه به قدری اندک است که قادر به تأمین مالی واردات ضروری برای رقابتی ساختن بازار داخلی نیست و محتملا بخش صادرات آن کوچک باقی خواهد ماند.
کمتر از 55 درصد تولید ناخالص داخلی شوروی و حتی دقیقا کمتر از 50 درصد،به تولید کالاهای مصرفی اختصاص داده میشد در حالی که این مقدار برای غالب کشورهای غربی 65-60 درصد و برای ایالات متحده 67 درصد است.
در سالهای 81-1978 با آغاز اصلاحات روستایی،قیمت محصولات کشاورزی در قیاس با محصولات صنعتی 38 درصد افزایش یافت و در همین دوره قیمت کالاهای مصرفی در حدود 11 درصد نسبت به سطح عمومی قیمتها ترقی کرد.
از آنجا که مرز میان سرمایهگذاری و صنایع کالاهای مصرفی تا حدود زیادی بر مرز میان بخشهای انحصاری و غیر انحصاری منطبق میباشد،سازماندهی دوبارهء قیمتها در راستای منافع بخش انحصاری، درست عکس آنچه در روسیه اتفاق افتاد،صورت پذیرفت.
از سال 1978 تا 1988،اشتغال کل در چین 35%افزایش یافت،حال آنکه اشتغال در صنایع تهیه مواد خوراکی در حدود 327 درصد،خردهفروشی 389 درصد و در دیگر بخشهای خدماتی 750 درصد رشد نمود.
در کشورهای اخیر الذکر دولت کنترل بر صنایع انحصاری را از دست داد،تولید در بخش انحصاری سقوط کرد، قیمتها در این بخش در مقایسه با بخش رقابتی افزایش یافت و بخش اخیر الذکر بوسیلهء قیمتهای بالا ضعیفتر شد."