خلاصه ماشینی:
"البته اگر این حکم صحیح باشد که تفحص در پایههای علمی به فشارهای از بحرانی در اقتصاد جامعه نیاز دارد،آیا در حالحاضر ضرورت مبرمی برای آغاز تفحصهای جدی وجود ندارد؟اندک تعمقی در شرایط موجود،بیتردید بیانگر سیر اقتصاد جهانیبه سوی معضلاتی است که ساختار فعلی نظریۀ اقتصادی احتمالا توانایی حل و فصل نهایی آنها را نخواهد داشت.
از نظر اسمیت،دولت تاجر(به معنی وسیع کارگزار اقتصادی و نهصرفا عامل مبادله)خوبی نیست،اما اگر نقش دولت را از اقتصادجامعه حذف کنیم،آیا عامل یا قانونی طبیعی وجود دارد که متضمن حفظنظم و در عین حال منافع عمومی باشد؟به نظر اسمیت،بیتردید به تبعسنت علمی زمان که برای هر پدیدهای یک قانون طبیعی تصورمیکرد،7رسنی که دانههای به ظاهر متشتت کارگزاران اقتصادی را بههم پیوند میدهد،دستی نامرئی است که از انگیزۀ نفع طلبی افراد پدیدمیآید.
8به همین دلیل در میانمسایل مورد نظر متفکران قبل از اسمیت و معاصر وی(البته در سایرکشورهای غربی)مسالۀ مداخله دولتی جای چندانی نداشت،حالآنکه بخش اعظم استدلالهای اسمیت مقدمۀ این نتیجه گیری بود کهحضور دولت در اقتصاد حضوری ویرانگر است.
توسعۀ اقتصادی قطعا نظام توزیع امکانات مالیو معنوی جامعه را دگرگون میسازد و از آنجا که دوام هر حکومت مبتنیبر اعتبار آن،اعتبار سیاسی ناشی از اعتقادات تودۀ مردم و اعتقاداتحاصل از ساخت فرهنگی است،نظامی سیاسی که ریشه در ساختتوسعه نیافته که ساخت سنتی دارد،در برابر ضروریات توسعه یا بایدآمادۀ پذیرش دگرگونی در ساختار خود باشد،که ممکن است حتی بهیک دگرگونی اساسی منجر شود،یا اساسا از بروز هر نوع تحولیجلو گیری کند."