خلاصه ماشینی:
"اما بعد چه شد؟همینکه فیل دماغ را به کلبه فروربرد، سرش را هم آهسته به درون فشار داد و سپس مرد را به بیرون به زیر باران انداخت وآنگاه راحت و آسوده در کلبۀ دوستش آرمید وگفت: -دوست خوب عزیزم!پوست تو از پوست من کلفتتر است.
آنگاه آقای روباه و سایر رهبران جنگل را فرا خواند و همه نظر آقای فیل را تأیید کردند و مرد را خواستند و او شروع به شرح ماجرا کرد،ولی شورا حرفش را قطع کرد و گفت: -آقای خوب ما،لطفا خارج از موضوع صحبت نکنید.
سپس تصمیم گرفتند و مرد را فراخواندند و نظر شورا را به شرح زیر اعلام کردند: -ما قبول داریم که این دعوا بدان جهت روی داده که عقاید شما کهنه و از مد افتاده است."