خلاصه ماشینی:
"در چنین شرایطی فقط اعمال فشار واجبار از طریق فوق اقتصادی[یعنی اعمال قدرت حکومتی]-درهر شکل و صورتی که باشد-میتواند تولید کنندگان را به نفع مالکاسمی[دولت]بردهداری یا در مورد استفاده از کاربردگان درمزارع مستعمرات،برده با ابزار و وسایل تولید متعلق به دیگری،کار میکند و در این کار نیز از خود استقلالی ندارد.
رانت جنسی چنان که در مورد آسیا دیده میشود میتواند مبنایاجتماعات فوقالعاده راکدی را تشکیل دهد و علت امر هم ایناست که صنایع خانگی و کشاورزی را چنان به یکدیگر پیوندمیدهد که خانوادۀ روستائی میتواند تقریبا جمیع حوائج خود رامستقیما برآورده سازد،و در این حال[واحد مذکور]از بازار ونوسانهای تولید و حوادث تاریخی که جامعۀ خارج از قلمرو آنراتحت تأثیر قرار میدهد،مستقل و بر کنار میماند....
در این دریافت،یک نکتۀ صحیحوجود دارد و آن این است که اگر تولید اجتماعی را بطور کلییعنی بدون توجه به انواع مختلف آن در نظر آوریم-مثلا اگرتولید جماعات بدوی در هندوستان یا سازمان اشتراکی تکاملیافتهتر اهالی پرو را مورد بررسی قرار دهیم-صرفنظر از آنقسمت از محصول که به مصرف تولید مجدد میرسد[بذر،تهیه و تعمیر ادوات کار و غیره]میتوانیم دو قسمت از کار راکاملا از یکدیگر تمییز دهیم،یعنی آن قسمت از کار را کهمحصول آن مستقیما بوسیلۀ افراد تولید کننده وخانوادههایشان به مصرف میرسد،از قسمت دیگر یعنی ازکار اضافی تشخیص دهیم؛کاری که محصول آن همیشه برایرفع نیازمندیهای عمومی اجتماع به مصرف میرسد-صرفنظراز آن که محصول اضافی چگونه توزیع شود و چه کسی مظهراین حوائج عمومی باشد."