خلاصه ماشینی:
"مقدمه از فردای جنگ خلیجفارس برنامههای تجدید قوای نظامی ایران به سه دلیل عمده مورد انتقاد قرار گرفته و بسیار بزرگتر از آنچههست جلو داده شده است:1-توجیه حضور نظامی قدرتهای بزرگ در منطقه،بویژه در آبهای خلیجفارس؛2-ایجاد حسن ناامنی درکشورهای حاشیۀ جنوبی خلیجفارس به منظور ترغیب آنها به خرید جنگافزارهای پرهزینه برای مقابله با تهدید فرضی«ایرانی کهدر حال مجهز شدن به سلاحهای کشتار جمعی و موشکهای بالستیکی با برد میانه است»:3-منحرف کردن توجه روزافزون مطبوعاتو محافل سیاسی عرب از مسئلۀ اتمی بودن اسراییل.
پرسشی که مطرح میشود این است:آیا کشورهای خاورمیانه باید بر این مبنا که هنوز تلآویو به طور علنیو رسمی داشتن چنین سلاحهایی را تائید نکرده است توانایی هستهای اسراییل را نادیده بگیرند؟آیا باید این ادعا را بپذیرند کهسلاحهای انهدام جمعی تحت کنترل نیروهای نظامی اسراییل متزلزل کنندۀ ثبات منطقه نیست و بر عکس مانع از جنگهای بزرگمیشود ولی ماهیت رژیمهای موجود در سایر کشورهای مشکوک به جاهطلبیهای اتمی و سرمایهگذاری در برنامههای ملی تولیدتسلیحات اتمی چنان است که تنها اتمی شدن آنها به بیثباتی بیشتر منطقه میانجامد؟در اینجا،به بررسی برنامه و استراتژیهستهای اسراییل پرداخته و نتیجه میگیریم که گسترش توانائی نظامی اتمی آن دولت برای منطقه و جهان مشکلآفرین خواهد بود.
اکنون اینپرسش مطرح است که آیا برای گفتگو در مورد ایجاد خاورمیانهایعاری از سلاحهای اتمی و کنترل تسلیحات کشتار جمعی باید به انتظارنشست تا اسراییل توانایی اتمی استراتژیک به دست آورد،یا تصمیمبگیرد که بمبهای اتمی خود را آشکار سازد؟ جدول 2جنگافزارهای اتمی موجود در زرادخانههای کشورهای اتمیدر اوایل 1996 (به تصویر صفحه مراجعه شود)دولت اسراییل تا کنون معاهدۀ منع گسترش سلاحهای هستهای راامضاء نکرده است و همچنان مخفیانه سیاست اتمی خود را دنبالمیکند."