خلاصه ماشینی:
"نخبگان طرفدار سیاست امپراتوری جدیدرا میتوان به چهار دسته تقسیم کرد:نخستکسانی که ترجیحشان ریشهای نهادی دارد وعمدتا ناشی از موقعیتی است که دردستگاههای امنیت ملی روسیه،بویژه نیروهایمسلح و سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی آندارند؛دوم آنانکه موقعیتهای پرنفوذی درجامعه دارند(روشنفکران،روزنامهنگاران،ورهبران سیاسی)و موضعگیریهایشان در قبالکشورهای پیرامونی روسیه از حسرتایدئولوژیک نسبت به امپراتوری سابق و موقعابرقدرتی روسیه مایه میگیرد؛سوم دستهایکه نگرش آنان به مناطق جنوبی پیرامونروسیه ریشههایی فرهنگی دارد و به سنتروشنفکری اوراسیایی با چهرههایی همچونپترساویتسکی،نیکلای تروبتسکویی،جورج ورنادسکی و دیگران بازمیگردد؛و چهارماصلاحطلبان موافق دموکراتیک شدن جامعه وبازارنگر شدن اقتصاد که بر اساسسمتگیریهای استراتژیک خود بر برتریروسیه در جمهوریهای شوروی سابق پایمیفشارند.
اصلاحگران دموکرات در جمع رهبرانروسیه نیز در برابر ائتلاف تندروهای دروندولت از خود واکنش نشان دادهاند اما آنانجدول 1:شاخصهای قدرت در آسیای مرکزی و روسیه(به تصویر صفحه مراجعه شود)برای خنثی نمودن چالشهای آینده نیروهایافراطی کمونیست و ملتگرایان دوآتشهبه وفاداری نهادهای مسئول امنیت و اطلاعاتنیاز دارند.
دیدگاههای آنها تجسمبخشمضمونهایی چند با صبغۀ نوامپریالیستیاست:روسیه حق دارد از قدرت خویش برایپاسداری«از موقعیتهای ژئوپلیتیکی که فتحآنها قرنها زمان برده است»استفاده کند؛درخواست شناختهشدن سربازان آن دسته ازکشورهای مستقل مشترکالمنافع که روسهادر آنها غلبه دارند به عنوان نیروهای حافظصلح سازمانمللمتحد،ضرورت حفظ حقوقروسها در خارج نزدیک حتی با توسل به زور(حقوق مزبور به ندرت تعریف شده است)،اهمیت اعطاء تابعیت مضاعف به شهروندانروس درآسیای مرکزی،حمایت از«نیروهایمتحرک واکنش سریع»،بهعنوان بهترین عاملحفاظت از روسها در خارج نزدیک،ادعایآنکه مرزهای خارجی آسیای مرکزی مرزهایروسیه هم هست،ترسیم آسیای مرکزیبهعنوان منطقهای متشکل از کشورهای بههممتکی که در نبود ارتش روسیه ممکن است درمقابل موج بنیادگرایی اسلامی یکی پس ازدیگری سقوط کنند."